0
{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

خلاصه رایگان

از {{model.count}}

کتاب قانون ۵ ثانیه

نوشته: مِل رابینز

دسته بندی: کتاب های بهره‌وری

 رابینز توی این کتاب میگه برای تغییر کردن زندگیمون و موفقیت، باید یاد بگیریم از منطقه امنمون خارج شیم، شجاع باشیم و از تغییر نترسیم. اگه توی تبدیل ایده به عمل مشکل دارین یا حس می‌کنین اعتماد به نفستون برای شروع کار کافی نیست، این کتاب بهتون پیشنهاد میشه! قانون ۵ ثانیه بهتون یاد میده چطوری از قدرت درونتون کمک بگیرین و در راستای موفق شدم قدم بردارین.

خلاصه متنی رایگان کتاب قانون ۵ ثانیه

مل رابینز در حال حاضر مجری تلویزیون، سخنران  انگیزشی و و نویسنده موفقی که تونسته به افراد خیلی زیادی کمک کنه تا زندگی شون رو متحول کنند.

اما چند سال پیش مل رابینز اصلاً وضعیت مناسبی نداشت. در سال ۲۰۰۹ رابین یک مادر 41 ساله بیکار بود، که به الکل اعتیاد داشت و نمی دونست که چه جوری باید پول بدهیاش رو پرداخت کند، بعلاوه ازدواجش هم در معرض خطر بود. او زندگی خسته کننده ای داشت و روزها بدون انگیزه و هدف خاصی سپری می شد. رابینز عادت داشت که دائماً صبح ها دکمه اسنوز ساعت رو فشار بدهد و دوباره بخوابد چون هیچ دلیلی برای زود بیدار شدن نداشت.

یک شب هنگامی که مشغول تماشای تلویزیون بود، برنامه ناسا را دید که توی اون یک موشک را به فضا پرتاب کردند. توی اون برنامه رابین دیدکه قبل از پرتاب موشک از 5 تا 1 شمرده میشد و بعدموشک پرتاب می شد.

توی اون لحظه جرقه قانون ۵ ثانیه توی ذهن رابینز زده شد. رابین که از وضعیت بد زندگیش خسته شده بود ساعت رو برای ۶ صبح کوک کرد. او تصمیم گرفت به جای زدن دکمه اسنوز آروم از ۵ تا یک بشمارد ، بلافاصله از تخت بیرون بیاید و روزش را شروع کند. صبح روز بعد وقتی که صدای زنگ هشدار خورشید به جای اینکه به خواب بودن ادامه بدهد، آروم پیش خودش مرد، ۵، ۴، ۳ ، ۲  ۱، و سری از جاش بلند شد. هوا سرد بود اما با اینحال رابینز برخلاف همیشه، به جای اینکه به احساسش توجه کند بدون فکر اضافه فقط کاری که باید انجام میشد رو انجام داد و از جاش بلند شد. اینجا بود که قانون ۵ ثانیه شکل گرفت.


قانون ۵ ثانیه میگه لحظه ای که ایده انجام کاری به ذهنتان می رسد، از ۵ تا یک بشمارید و بلافاصله دست به کار بشوید، وگرنه مغزتون شمارو منصرف می کند.

همین کار ساده نگرانی ها و ترس ها را از ذهنتون دور میکند. تمایل تون به لذت های آنی رو کاهش میده و توجه تون رو به کاری که باید انجام بدید، متمرکز می کند. با انجام مداوم این کار کم کم میتونید زندگی تون رو تغییر بدید و عادات و جدید بهتری رو برای خودتون ایجاد کنید.

رابینز بعد از این روز قانون جدید شروع به کار گرفت، برای مثال دوباره ورزش کردن را از سر گرفت، بالاخره پشت کامپیوتر نشست و رزومه اش را ویرایش کرد. یکی از بهانه های معمول برای اهمال کاری این است که افراد در انتظار یک انگیزه بیرونی هستند و تا حس و حال انجام کاری را نداشته باشد این کار را انجام می دهند.

قانون ۵ ثانیه برای این دسته از افراد خیلی مفید است. توی روانشناسی مفهومی به نام منبع کنترل وجود دارد، که بر اساس این مفهوم هر چی شما بیشتر باور داشته باشید که کنترل زندگی و کار هاتون در دست دارید، خوشحال تر و موفق خواهید بود.

در واقع کسانی که برای انجام کارها شد منتظر یک محرک خارجی نیستند و و به بهانه نداشتن انگیزه کارهاشون رو عقب نمیندازند، موفق تر عمل می کنند.

خیلی از بزرگ ها به ما گفتند که نباید فرصت ها را از دست بدهید، اما توصیه بهتر اینه که کنترل زندگیمون رو به دست بگیریم و  و خودمون فرصت آفرینی کنیم.

ما همیشه می خواهیم برای انجام کار هامون احساس آمادگی کنیم و بعد دست به کار بشین، اما حقیقت اینه که ما هیچ وقت حس و حال انجام کار هامون رو نداریم و انتظار برای داشتن اندیشه و رسیدن به لحظه مناسب نتیجه ای جز اهمال کاری ندارد، پس ما باید کنترل زندگیمون رو به دست بگیریم، خودمون را مجبور کنیم که مشغول به کار بشیم.


قانون ۵ثانیه دقیقا به درد همین کار می خورد

در سال ۱۹۵۵ توی یک شب زمستانی رزا پارکس که زنی سیاه پوست بود، روی صندلی یک اتوبوس شهری نشست و حاضر نشد که جاش رو به یک مرد سفید پوست بده. این کار کوچیک اما شجاعانه لحظه کلیدی توی جنبش حقوق مدنی بود. کار روزا پارکس منجر به تصمیم کوچیکی شد، چه تغییری اساسی در تاریخ بشریت ایجاد کرد.

چهار روز بعد از اون ماجرا و دستگیری پارکس، مردم استفاده ازاتوبوس هایی که توی اون ها تفکیک  نژادی برقرار بود رو تحریم کردند و مرد ۲۶ ساله ای رو به عنوان رهبر اعتراضات خودشون انتخاب کردند.

اون شخص بعدها توی خاطرات خودش نوشت، همه چیز انقدر سریع اتفاق افتاد که فرصتی برای بررسی شرایط نداشتم. احتمالاً اگه به من زمانی برای فکر کردن داده می‌شد هیچ وقت رهبری اعتراضات رو قبول نمیکردم. اون مرده ۲۶ساله کسی نبود جز مارتین لوتر کینگ. این مثال نشون میده که لزوماً برای تغییرات بزرگ نیاز به کارهای خارق العاده نیست.

قانون ۵ ثانیه هم دقیقا به همین علت موثر است. شمردن از ۵ تا یک تغییر بزرگی توی زندگی ما ایجاد نمی کند، اما به اندازه کافی ما رو به سمت شجاع بودن هل میدهد. غریزه اغلب افراد به آنها می‌گویند که از خطر دور بمونن و شهامت به خرج ندهند، اما قانون ۵ ثانیه به ما کمک می کند که به مغزمون اجازه ندهیم که ترس و تردید به جونمون بندازه  و در نتیجه بتونیم توی زندگی فرصت های بی نظیری رو برای خودمون ایجاد کنیم.

هر روز که از خواب بیدار میشیم شانسی دوباره داریم تا در مسیر پیشرفت قدم برداریمیا به همون زندگی معمولی و خسته کننده همون بچسبیم. اگه میخوای زندگی فوق‌العاده‌ای داشته باشی باید عادت های قبلی تون رو کنار بذارید و در عرض ۵ ثانیه خودتون رو به بیرون از منطقه امن تون پرتاب کنید.


افراد بزرگ و تاثیرگذار در طول تاریخ، هیچ فرقی با ما نداشتند

رزا پارکس زن خجالتی و درونگرا ای بود ومارتین لوتر کینگ به توانایی‌های خود شک داشت ،با این حال هردوشون ترس هاشون را از بین بردن و این کاری که همه ما باید انجام دهیم. خیلی از ما وقتی که ایده یک کار جدید به ذهنمون میرسه اون رو نادیده می‌گیریم و به خودمون میگیم الان زمان مناسبی برای انجام این کار نیست و به وقتش حتما اون را انجام می دهیم، در نهایت کل زندگیمون رو در انتظار رسیدن لحظه مناسب هدر میدهیم.

به جای این کار باید به هر لحظه به چشم لحظه مناسب نگاه کنیم، همون لحظه ای که همیشه منتظرش بودیم.

به کمک قانون ۵ثانیه میتونیم همه کارهایی که به تعویض مینداختیم را انجام بدیم. مثلاً اگر ایده ای برای بهبود شرکت داریم توی جلسه کاری بلافاصله دست بلند کنیم و هرچی به ذهنمون میاد رو بگین ،یا اگه میخوایم حس خوبی به کسی  منتقل کنیم، همون ۱۱ دوتا ۱ لحظه بهش بگیم و ازش تعریف و تمجید کنیم. هیچ‌کس دوست ندارد که زندگیش رو به بطالت بگذرونه، اما در عمل کل عمرمون رو در انتظار لحظه مناسب هدر میدهیم، غافل از اینکه هیچ وقت فرار نمی رسد.

نتیجه یک تحقیق نشان می دهد که ۸۵ درصد از کارمندان نظر و بازخورد خودشون رو به مدیر نمی گویند، چون لحظه هم مناسب هنوز فرا نرسیده است.

این مشکل را  فقط افراد معمولی ندارم بلکه خیلی از افراد موفقی هم که میشناسیم منتظر لحظه مناسب میمونن، برای اینکه اقدامی انجام بدهند نیاز و اجبار دارد. برای مثال استیو وزنیاک، از بنیانگذاران اپل هنگامی که توی سال ۱۹۷۷ به همراه استیو جابز پیشنهاد سرمایه گذاری برای کسب و کار خودشون رو دریافت کردند، وزنیاک دچار شک و تردید شد. اون نگران از دست دادن کار فعلی شب بود و می خواست دست نگه دارد تا لحظه مناسب کسب و کارشون فرا برسد.

خوشبختانه دوست هاشون رو قانع کردند که ریسک کار را بپذیرد و پیشنهاد سرمایه‌گذاری را قبول کند. اینجوری شد که اونا تونستند به موفقیت های زیادی دست پیدا کنند.


یادتون باشه که لحظه مناسب هیچ وقت فرا نمی رسد، پس دست از این انتظار بیهوده بردارید و بشمارید ۵ ، ۴ ، ۳ ، ۲ ، ۱، همین حالا وقت تلاش برای رویاهاتونه.

از نگاه خیلی از افراد ورزشکار ها پر از انرژی و انگیزه هستند چون اونا به عینه نشون می دهند که اگر کسی تلاش کند و به شدت از بدن و ذهنش  کار بکشد می تواند غیرممکن‌ها را ممکن کند.

خیلی از ورزشکار های حرفه ای از چشم افراد معمولی ابر انسان به نظر می آیند، چون اونا محدودیت های جسمی معمول را کنار زدند و بدن خارق العاده ای دارند.

اما یه راز ساده پشت بدن های نیرومند ورزشکار ها وجود دارد. اونا حتی وقتی که خیلی خسته اند و از نفس افتاده اند احساسشون را نادیده می‌گیرند و به ورزش و تمرین ادامه میدهند. اونا میدونن که احساسات غیرقابل کنترل کنند و می آیند و می روند، بهترین کار اینه که اونا رو نادیده بگیرند به خصوص زمانی که برای هدف خاصی تلاش میکنند.

این نکته می تواند توی زندگی ما بسیار اثر بخش باشد چون اکثر ما نه بر اساس منطق بلکه بر اساس احساساتمون تصمیم می گیریم.

طبق اظهارات عصب شناسی به نام آنتونیو داماسیو ما ۹۵ درصد از تصمیمات مونرو بر اساس احساساتمون میگیریم، در واقع ما به جای اینکه ما اول فکر کنیم و بعد عمل کنیم اول احساس می کنیم بعد دست به عمل میزنیم.

داماسیو توی تحقیقات خودش افرادی رو که آسیب مغزی دیده بودند را مورد مساله قرار داد. این افراد قادر به تجربه احساسات و عواطف نبودند.  

نتیجه این تحقیقات این بود که اگرچه این افراد میتونستن مزایا و معایب گزینه های مختلف را تعیین کنند اما توانایی تصمیم گیری نداشتند. داماسیو او به این نتیجه رسید که انسان ها ماشین هایی احساسی هستند که فکر میکنند، نه ماشین های متفکر ای که احساس می کند.

 حالا که میدونید چقدر احساساتتون روی تصمیم‌گیری هاتون اثر میگذارد میتونی از قانون ۵ ثانیه برای گرفتن تصمیمات بهتر استفاده کنید.

 اجازه ندهید که احساساتی مثل ترس و نگرانی شما را برای دستیابی به رویاهاتون باز دارد. شما نمیتونید احساساتتون رو کنترل کنید اما روی اعمال تون کنترل دارید، بنابراین هنگامی که احساس ترس یا نگرانی به سراغتون میاد، از قانون ۵ ثانیه استفاده کنید تا بتونید تصمیمی بگیرید و کاری انجام بدهید که شما رو به هدفتون نزدیک تر کند.


 به این کار مداخله روانشناسان می گویند

در واقع شما اول رفتار و اعمال تون را تغییر می دهید و از این طریق احساساتتون  تغییر می کند.

 قانون ۵ثانیه دقیقا اینجوری هدفی دارد. قانون ۵ ثانیه رفتار تون رو تغییر و به شما شهامت می دهد تا موانع روانشناختی که بر سر راه موفقیتتون قرار دارند رو کنار بذارید.

همه ما اهمال کاری را تجربه کرده ایم  وقتی که باید کار مهمی را انجام بدهیم با خودمون میگوییم که هنوز وقت داریم و در عوض مشغول تماشای سریال محبوبمون میشیم. دنیای مدرن با تکنولوژی پیشرفته هاش بر میزان اهمال کاری ما افزوده است. ابزارهایی که برای افزایش بهره وری، طراحی شدند بیشتر حواسمون رو پرت می کنند و توانایی اهمال کاری ما را به شدت افزایش می دهند.

از نظر مل رابینز ما دو نوع اهمال‌کاری داریم

1- اهمال‌کاری سازنده: که توی فرایند هر کار خلاقانه ای موردنیاز است و شما نیاز دارید که بین کارتون یک وقفه بندازید تا ایده های بهتری به ذهنتون برسه.

2-اهمال کاری مخرب: چه زمانی رخ می دهد که شما انجام کاری را به تعویق بیندازید با این که میدونید عواقب بدی در انتظار تو نخواهد بود.

قانون ۵ ثانیه راه حل عالی برای از بین بردن اهمال کاری مخرب است.

 پیش از این متخصصان بر این باور بودند که اهمال کاری نتیجه مدیریت زمان بد و نداشتن اراده و نظم است.

اما حالا به اثبات رسیده که اهمال کاری فقط به تنبلی مربوط نمی‌شود و از عوارض نحوه برخورد ما با استرس هم هست.

تیموتی پیچل،استاد روانشناسی دانشگاه کارلتون سال ها درباره اهمال کاری تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده: که اهمال کاری نتیجه میل ناخودآگاه ما به لذت های آنی هستش. اهمال کاری خیلی سریع و موقت استرس و نگرانی ما را کاهش میدهد و به همین خاطر است که ما انقدر به آن علاقه داریم.


ما اغلب زندگی های پراسترسی داریم و استرس را در جنبه های گوناگون زندگی تجربه میکنیم

برای مثال: موعد تحویل کاری فرا رسیده است، بدهی های مالی روی  دوشمون سنگینی میکند و یا رابطه مون با فرزند و فرزاندمان دچار مشکل شده است، همه اینها باعث میشود که استرس شدیدی را تجربه کنید و به دنبال راه حلی برای فرار از آن باشیم.

راحت ترین راه حلی که برای فرار از استرس سراغ داریم اهمال‌کاری است، اگر چه میدونی موقتی و فایده چندانی ندارد.

 بیاید به جای فرار از استرس، به کمک اهمال کاری از قانون ۵ ثانیه  برای مبارزه و شکست اهمال کاری استفاده کنیم و عادت بد اهمالکاری رو با عادت خوب  استفاده از قانون ۵ ثانیه  جایگزین کنیم. از آنجا که بهترین روش برای تکمیل یک کارت شروع کردن اون هستش، هرلحظه که وسوسه اهمال کاری به سراغتون اومد از قانون ۵ ثانیه استفاده کنید و کار مهمی که باید به انجام برسانید رو شروع کنید.

نگرانی از جمله احساساتی است که همیشه همراهمون هستش

و به راحتی دچارش میشیم.علت این موضوع برمی‌گردد به دوران کودکی مون. پدر و مادرمون همیشه نگران مون بودند و به ما یاد دادند که همیشه نگران باشیم

جمله هایی مثل مراقب باش و لباس گرم بپوش و گرنه سرما میخوری فقط نمونه‌ای از این نگرانی ها هستند که همیشه از پدر و مادرمون شنیده‌ایم.

به خاطر همین که ما هم زمان زیادی را صرف نگرانی در مورد موضوعاتی می کنیم که از کنترل ما خارج شد. جالبه که بعد ها حسرت زمان هایی را می خوریم که با نگرانی در مورد مسائل جزئی و بی اهمیت تلف کردیم.

دکتر کارل پیلمر، استاد دانشگاه کورلنر، بیش از ۱۰ سال  صرف گفتگو با ۱۲۰۰ شهروند سالمند آمریکایی، درباره معنای زندگی کرد. نکته جالبی که توجهش را جلب کرد این بود که، اغلب آن ها حسرت زمانی را می خورند که صرف نگرانی کردند.

زندگی با ارزش تر از اینه که بخواهید آن را با ترس و نگرانی بگذرونید پس از قانون ۵ ثانیه استفاده کنید و  بدون اینکه ثانیه دیگری رو با نگرانی  هدر بدهید کنترل زندگیتون رو در دست بگیرید و از لحظات زندگیتون به  بهترین نحو بهره ببرید.


حس و حالتون رو در نظر داشته باشید، لحظه ای که احساس کردید نگرانی سراغتون اومده، با آرامش از ۵ تا یک بشمارید تا کنترل تون رو دوباره به دست بگیری.

تویی چنین لحظه‌ای از خودتون دو تا سوال بپرسید:

1- توی این لحظه قدردان چه چیزی هستند.

2- میخوام از این لحظه چه خاطره‌ای به یادگار داشته باشم.

 پاسخ به این دو سال تمرکزتون را از نگرانی ها به سمت جنبه های مثبت زندگی معطوف می کند. بخش های مهم و با ارزش زندگی که به خاطرشون شکر گذار هستید.

حتماً شما هم توی زندگیتون روابط با ارزش و موفقیت های کوچک و بزرگی دارید، که میتونید به کمک قانون ۵ثانیه اونارو به خودتون یاد آوری کنید و ذهنتون رو از نگرانی ها پاک کنید.

یادتون باشه که چیزهایی که بخاطرش اون شکرگزار هستید، از اون چیزهایی که باعث نگرانیتون شدند بیشتر هستند و کافی توی اون لحظه که نگران هستید به خودتون یاد آوری کنید، چه چیزهای با ارزشی توی زندگی دارید.

نکته کاربردی که مل رابینز در مورد کنترل استرس و اضطراب در این کتاب به ما می‌گوید این است که احساس اضطراب را به هیجان تبدیل کنید.

وقتی که در مورد چیزی مثل مصاحبه کاری یا سخنرانی در جمع اضطراب دارید، سعی نکنید احساستون رو کنترل کنید و خودتون رو آروم کنید، در عوض به خودتون بگید برای انجام این کار هیجان دارید.

استرا نوعی برانگیختگی فیزیولوژیکی که میتونید اون رو به یک حس مثبت تبدیل کنید وو اجازه ندید شما را از پا بندازد.

وقتی که به خودتون میگید هیجان‌زده هستید جایگزینی مثبت برای اضطراب ارائه می کنید و در نتیجه می تونید کنترل اوضاع رو به دست بگیرید.

 

امیدوارم نهایت لذت را ازین پادکست برده باشید.


خلاصه صوتی کتاب قانون ۵ ثانیه

برای دسترسی دائمی به خلاصه صوتی کتاب قانون ۵ ثانیه و تمام 365 کتاب‌ (از طریق اپلیکیشن و کانال تلگرام)، کافیه یک بار اشتراک 365 بوک رو دریافت کنید. این کتاب‌ها به شما کمک میکنن در تمام زمینه‌های زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کنید و روز به روز پیشرفت کنید.
پیشنهاد ما اینه که از زمان‌های مرده (موقع رانندگی، آشپزی و ...) استفاده کنید و روزی به یک خلاصه کتاب گوش کنید.
راستی، ما برای خلاصه صوتی مجموعه 365 کتاب‌ خودمون، یک مبلغ کوچیک دریافت می‌کنیم که صرف هزینه‌های 365 بوک میشه و به معنای حمایت شما از این پروژه هست.

خلاصه کتاب های مشابه « کتاب قانون ۵ ثانیه »

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...