کتاب عملکرد تحت فشار

خلاصه متنی رایگان کتاب عملکرد تحت فشار

اگه یه نفر بهتون میگه که تحت فشار خیلی بهتر کار میکنه قطعا دروغ میگه

مایکل جردن که مسلما بهترین بازیکن تاریخ بسکتبال هست، تو دقایق پایانی یکی از بازی های خیلی مهم بسکتبال خیلی کمتر از اون چیزی که میتونست توپ رو پرت کرد. اکثر بسکتبالیست های خیلی حرفه‌ای تو موقعیت های پر فشار خیلی کمتر از اون مقداری که باید امتیاز میگیرن. طبق یسری مطالعات تو هاروارد تیم هایی که تحت فشار زمانی خیلی بالا کار میکنن پروژه های رد شده بیشتری نسبت به کسانی دارن که تحت فشار کمتری هستن. 

نویسندگان کتاب بهترین اجرای تحت فشار میگن که اگر بتونید فشار اجرا رو به یه روش جدیدتر ببینید، میتونید اجرای خودتون رو خیلی جالب تر کنید، و سه راه به ما معرفی میکنن که بتونیم با وجود فشار بیشترین پتانسیل خودمون رو نشون بدیم.

راه اول اینه که هیجان رو جایگزین استرس کنید!

وقتی که قبل از اجراتون عصبی میشید و تحت فشارید، ۹۰ درصد مردم به شما میگن که سعی کنید آروم باشید و آرامش خودتون رو حفظ کنید، در صورتی که مطالعه ها نشون میدن که وقتی که یه مجری سعی میکنه قبل از اجراش آروم بشه و اضطراب رو از خودش دور کنه، مخاطب اون رو بدون اعتماد به نفس میبینه و تلاشی که برای آروم شدن زمانی که عصبیه انجام میده باعث بهتر شدن عملکردش نمیشه. 

خب پس اگر تلاش برای آروم شدن بهمون کمک نکنه چی؟ روانشناس آدام گراند به دانشجو هاش گفت که وقتی که اضطراب به سراغشون اومد سعی کنن هیجان زده بشن، این به دانشجو ها کمک کرد که کنفرانس هاشون ۱۷ درصد قانع کننده تر و ۱۵ درصد اعتماد به نفس بیشتری نسبت به دانشجو هایی داشته باشه که بهشون گفته بودن آروم باشن. 

تو یه آزمایش دیگه قبل از یه امتحان خیلی مهم و بزرگ آدام گراند به دانشجوهاش گفت که بجای اضطراب سعی کنن برای امتحانشون هیجان زده باشن و با اشتیاق به سراغش برن و دانشجوهایی که سعی کرده بودن با اشتیاق و هیجان بیشتر سراغ امتحانشون برن ۲۲ درصد بیشتر از دانشجو هایی که بهشون گفته بودن آرامش خودشون رو حفظ کنن نمره گرفتن. وقتی که ما بیایم طرز فکرمون رو تغییر بدیم و به اضطرابی که ما قبل از اجرامون داریم به شکل هیجان نگاه کنیم تاثیر مخرب اضطراب و فشار محیط کم میشه و بجای اینکه از شدت عصبی بودن تو بدن ما آدرنالین ترشح بشه به مقدار بیشتری نورآدرنالین ترشح میشه. 

ماده نورآدرنالین باعث میشه که رگ های خونی تو ریه شما گشاد بشه و اکسیژن بیشتری به مغز شما برسه که باعث میشه که بهتر فکر کنید و تمرکزتون بالا بره. وقتی که به خودتون میگین که من برای این اجرا هیجان زده‌ام و اشتیاق دارم شما حس اینو به خودتون میدید که الان یه آمپول استروئید به خودتون تزریق کردید تا با اثرات منفی فشار و اضطراب محیط مقابله کنه.

راه  دوم اینه که سخت گیری رو کنار بگذارید!

فرض کنین یه بلاگر خیلی معروفین و اخیرا یه قرارداد کتاب بستین به قیمت ده هزار دلار و ناشر این کتاب بهتون میگه که اگر بتونین یه میلیون نسخه از این کتاب بفروشین ارزش قرارداد بعدی که با شما میبنده یه میلیون دلار خواهد بود، ولی شرط این یه میلیون دلار اینه که شما کتاب رو تو شش ماه تموم کنید.

وقتی به این موضوع که من قراره یه کتاب بنویسم که هزار دلار فروش داشته باشه فکر میکنیم خیلی پروژه ترسناکی بنظر میاد و ما هر لحظه میگیم که این پروژه قراره شکست بخوره و من کارم رو از دست میدم، اما اگر بیایم به این پروژه مثل نوشتن کپشن یه سری پست کوتاه و بلاگ نگاه کنیم و بگیم که اصلا هم کار سختی نیست و انقدر برامون استرس زا نیست، چون نوشتن یه پست وبلاگ که امیدواریم یه میلیون نفر بخوننش دقیقا همون مقدار تلاش رو نیاز داره تا یه پستی رو بنویسیم که فقط پنج تا از دوستامون میخوان بخوننش.

وقتی که یه کوچولو بیایم عقب تر و موضوع رو خارج از اون محیط و فشاری که رومون بوده نگاه کنیمريال می‌بینیم که کار خیلی ترسناکی هم نبوده. دقیقا مثل یکی از صحنه های انیمیشن قدیمی شهر اُوز که شاید خیلی ترسناک به نظر میومد و اُوز خیلی قدرتمند، اما اگر زیرچشمی به پشت پرده نگاه کنیم می‌بینیم که خیلی ترسناک نیست و فقط یه پیرمرد ساده نشسته و با فشار دادن یه دکمه جلوه های ویژه رو میاره و میبره. پس اگر یه امتحان بزرگ دارید به خودتون بگید که خیلیم با یه امتحان تمرینی فرقی نمیکنه. 

تحقیقات نشون میده که فروشنده هایی که خیلی خودشون رو برای سر و کله زدن با مشتری ها آماده نمیکنن فروش بهتر و بیشتری دارن نسبت به کسایی که خیلی از قبل خودشون رو آماده میکنن که هیچ اشتباهی رو مرتکب نشن و همه چیز کاملا عالی باشه.

خلاقیت باعث میشه که فشار از بین بره. پس طرز فکر دوممون بهمون یاد داد که کار بزرگ رو برای خودمون ساده جلوه بدیم و ارزش غول نسازیم. 

راه سوم، تمرکز روی چیزی است که در کنترل شماست!

تو اواخر دهه ۱۹۹۰ از گِرِت مادوکس بازیکن موفق بیسبال خواستن که عملکرد خودش رو بعد از بردن تو این بازی ارزیابی کنه. و همونجور که همه میدونن اکثر بازیکن های بیسبال میان میگن که نه امروز بخت باهام یار نبوده یا امروز من نتونستم درست کار کنم یا مشکلات فیزیکی رو بهونه میکنن.

با این حال گِرِت مادوکس اومد گفت که من واقعیت رو میگم و اگر ۷۸ تا توپ پرت کرده باشم فقط ۷۳ تاش درست بوده، بعضی وقتا من نمی‌تونستم توپ رو کنترل کنم و فقط توپ از دست من پرتاب میشده. چونکه من نمیتونستم بعد از پرتاب توپ اونو کنترل کنم روی کاری که میتونستم انجام بدم تمرکز میکردم و ۷۳ تا پرتاب عالی انجام دادم.

همچنین روی تنفسم تمرکز میکردم و روی یک وضعیت ثابت تمرکز میکردم که بتونم اوضاع رو کنترل کنم و با اینکه تحت فشار بودم اوضاع رو ثابت نگه دارم و خودم رو تو منطقه‌ای قرار بدم که هیچگونه اضطرابی داخلش وجود نداشته باشه و فشاری که روم هست رو فراموش میکنم. به عنوان مثال یه گلف باز حرفه‌ای رو در نظر بگیرید. گلف باز باید یه توپ به قیمت یه میلیون دلار رو در مقابل هزاران نفر پرتاب کنه و تمامی روتین قبل از پرتاب توپ رو انجام بده. زمانی که یه گلف باز فقط روی برنامه هایی که براش مشخصه تمرکز میکنه، به طور موقت فراموش میکنه که چقدر تحت فشار قرار داره و پرتابش رو به نحو احسن انجام میده. پس سومین طرز فکری که شمارو در برابر تاثیرات منفی اضطراب و فشار محیط اجرا حفظ میکنه اینه که روتین خودتون رو بشناسین و سعی کنید که برای خودتون اونارو ثابت کنید و قابل کنترلشون کنید. 

اگر این سه طرز فکر رو در کنار هم قرار بدیم سه تا جمله بدست میاد که میتونید قبل از هر اجرای پر ریسکی به خودتون بگید و مطمئن باشید که در حد امکان به بهترین شکل عمل میکنید. این سه جمله عبارتند از: من مشتاقم که کارم رو به بهترین شکل انجام بدم و به چیز های ساده تر و کم اهمیت تر فکر کنم و فقط رو چیزی که میتونم کنترل کنم تمرکز کنم. اینا پیام های اصلی کتاب عملکرد تحت فشار نوشته هِندری وایزینگر و دکتر جِی پی پالیو بود.