کتاب چگونه نگرانی را متوقف و زندگی را شروع کنیم؟

خلاصه متنی رایگان کتاب چگونه نگرانی را متوقف و زندگی را شروع کنیم؟

نگرانی بخش جدا نشدنی زندگی ماست

اگه ادعا کنیم خیلی از ما 24 ساعت شبانه روز این حس رو تجربه می کنیم بیراه نگفتیم.  صبحکه از خواب بیدار میشیم این حس نگرانی همراهمون هست تا زمانی که به رختخواب میریم. گاهی از شدت نگرانی و استرسی که داریم حتی خوابمون نمیبره! 

اگه دانشجو باشید، نگرانی امتحانا و نمره های امتحان، اگه فارغ التحصیل شدین، نگرانی پیدا کردن شغل مناسب... سنمون که بالاتر میره نگران پیدا کردن یه همراه خوب برای زندگی هستیم و خدا نکنه مادر باشیم، دیگه هزار و یک جور نگرانی سراغمون میاد و تا آخر عمر توی یه نگرانی دائمی به سر می بریم.

اما سوال اینجاست: پس کی زندگی کنیم؟ 

در این روزگاری که انواع و اقسام نگرانی ها ما رو احاطه کرده و دست از سرمون برنمیداره چطور نگرانی رو متوفقش کنیم و زندگی رو شروع کنیم.

خلاصه کتاب امروز به این سوال جواب میده و شما رو با انواع نگرانی ها آشنا می کنه و بهتون راهکارهای مناسبی برای مقابله با این مشکل میده. اگه شمام وسط این نگرانی ها هستین و دلتون میخواد کمی زندگی کنید این خلاصه کتاب رو از دست ندید.

دیل هاریسون کارنگی نویسنده این کتاب در یک خانواده کشاورز به دنیا اومد و از همون بچگی فقر رو تجربه کرد

کارنگی دوران کودکی سختی رو گذروند، اما در بزرگسالی کسب و کار خودش رو در زمینه فروش گوشت راه انداخت و تونست آدم موفقی بشه و به درآمد خوبی برسه. 

دیل هاریسون در سال 1911 فروشندگی رو رها کرد و به شغل رویاییش، تدریس و سخنرانی مشغول شد. در همون سال نویسنده در یک موسسه نهضت سوادآموزی سخنرانی به یاد موندنی رو انجام داد و به شهرت زیادی رسید و خیلی از صاحب نظرا همین نقطه رو شروع کار کارنگی میدونن.

 کتاب های آیین زندگی، آئین دوست ‌یابی، آیین سخنرانی و آیین کامیابی از جمله آثار این نویسنده مشهور که به بیش از 30 زبان مختلف ترجمه شده. این خلاصه کتاب جذاب رو با هم بشنویم.

تا حالا براتون پیش اومده که قرار باشه با هواپیما مسافرت برید و از روز قبلش مدام توی ذهن تون فیلم سقوط هواپیما پخش بشه. یا برید و خبر ربودن هواپیماها و ناپدید شدنشون رو در اینترنت سرچ کنید و بخونید؟

بله این یه نمونه کوچیک از نگرانی های بی مورد قبل از انجام هر کاریه. ذهن ما عادت داره از ما مراقبت کنه اما به دلایلی سوگیری منفی داره و همیشه سعی می کنه اخبار منفی رو دنبال کنه.

احتمال ناپدید شدن یک هواپیما یا سقوطش خیلی کمه و احتمال مرگ در یک سانحه هوایی 1 در 5.4 میلیون اما ما عادت کردیم این نگرانی ها رو بزرگش کنیم و به بقیه هم انتقال بدیم. 

انسان تمایل زیادی به بقا و جاودانگی داره اما با نگرانی و تشویش نمیشه مراقبت کرد. با نگرانی فقط ذهن مون رو درگیر می کنیم و به افکار منفی اجازه میدیم وارد ذهن ما بشن و اونجا لونه کنن.

البته هر چی سن آدم ها بالاتر میره نگرانی هاشون هم بیشتر میشه. نویسنده میگه زندگی از 50 تا 55 سالگی کشنده است. هر آدمی از مرگ می ترسه اما اینکه هر شب با این فکر بخوابیم که ممکنه توی خواب بمیریم خیلی آزاردهنده است یا فکر کنیم ممکنه زلزله بیاد و ما زیر آوار بمونیم. 

اگه نگاهی به آمارها بندازیم مرگ های این چنینی درصد خیلی پایینی داره، پس بهتره از واقعیت ها فرار نکنیم و آگاه تر بشیم.

 وقتی اطلاعاتمون در مورد وقایع مختلف بیشتر میشه نگرانی هامون کمتر میشه. علت بیشتر نگرانی های ما نداشتن اطلاعات کافی و عدم آگاهیه. تصور کنید وارد جایی میشید که هیچ اطلاعاتی ازش ندارید. حس نگرانی به سراغتون میاد. 

اما اگه کمی اون محل رو بگردین و با گوشه کنارش آشنا بشید کم کم نگرانیتون کمتر میشه و احساس بهتری دارید. 

نگرانی های ما هم از همین جنسه

سعی کنید زمان هایی که احساس نگرانی دارید علتش رو پیدا کنید و در موردش اطلاعات بیشتری به دست بیارید. اون موقعس که کم کم نگرانی جای خودش رو به خیال جمعی میده.

نگرانی هایی هم در زندگی وجود داره که ما در موردش کاری از دستمون برنمیاد، این دسته از نگرانی ها به شدت آسیب زننده اس و اگه شناسایی و کنترل نشه زندگی شما رو به شدت مختل می کنه.

یکی از راهکارهایی که نویسنده برای بهتر زندگی کردن پیشنهاد میده شکرگذاریه. قدر داشته هاتون رو بدونید و قدردان اونها باشید. با ناسپاسی، شما همیشه آشفته و بهم ریخته اید و هیچ وقت آرامش درونی ندارید.

سعی کنید توقعتون رو از افراد پایین بیارید

خانواده ای رو در نظر بگیرید که پدرشون ثروت زیادی داشته و اونها همیشه نگران این بودن که اون ثروت از دست نره و در نهایت پدر خانواده ثروتش رو به خیریه می بخشه. 

 یا زنی رو در نظر بگیرید که بعد از مرگ خواهرش بچه های اون رو مثل بچه های خودش بزرگ می کنه و از اونها حمایت می کنه اما با توقع های نابجا و غر زدن های بی مورد اونها رو فراری میده. اون زن با بداخلاقی و شکایت کردن همه رو فراری داده و کسی اطرافش باقی نمونده و از طرفی نگران تنهایی خودش در آینده اس.

 گاهی علت نگرانی ها خودمون هستیم.

برای خوب زندگی کردن کافیه دست از تلاش برای قانع کردن بقیه بردارین و سعی کنید با آدم های اطرافتون به خوبی برخورد کنید و در ازای کاری که برای شما انجام میدن قدردانشون باشید و از اونها توقع های بیجا نداشته باشید.

 اگه این مسیر رو در پیش بگیرید خیلی زود می بینید که دایره دوستاتون بیشتر میشه و اوقات خوشی رو با اونها دارید و هیچ وقت نگران تنهایی نیستید. این سبک زندگی باعث میشه شما زندگی سالم تر و شادتری رو تجربه کنید.

در بخشی از این کتاب نویسنده میگه: وقتی داشتم این کتاب رو می ‌نوشتم، یک روز سری به دانشگاه شیکاگو زدم و از رئیس دانشگاه، رابرت مینارد ، پرسیدم که چطور خودش رو از نگرانی دور می کنه.  جواب داد: من همیشه تلاش کردم نصیحت کوچیکی رو که جولیوس والد ، یکی از مدیرای موفق، به من کرد دنبال کنم "وقتی لیمو داری، لیموناد درست کن"

بهتره ما هم از این جمله درس بگیرم و به جای غر زدن و درجا زدن، از کوچیک ترین داشته هامون بهترین استفاده رو ببریم

هر کسی نمی تونه با این دید به زندگی نگاه کنه. خوب دیدن و خوب شنیدن هنریه که ما باید یاد بگیریم. سعی کنیم به اندک داشته هامون قانع باشیم و نسبت بهشون قدردان باشیم.

 از فرصت هایی که زندگی در اختیارمون میذاره استفاده کنیم،  دست از سرزنش کردن برداریم و هیچ وقت مغلوب زندگی نشیم. هیچکس یه آدم ضعیف رو دوست نداره. دو مرد از پشت میله ‌های زندون به بیرون نگاه‌ کردن، یکی گل و لای دید، و اون یکی ستاره‌ ها رو. 

از نگاه کردن به بدی ها و تاریکی های زندگی دست بکشید، روی قسمت های مثبت زندگی تمرکز کنید و سعی کنید ستاره های زندگیتون رو پیدا کنید. نور اونها، راه رو بهتون نشون میده.

درس بعدی که کارنگی بهمون میده اینه که حتی برای دشمنامون هم بد نخوایم و نفرت رو برای همیشه از زندگی مون حذف کنیم و برای همه آرزوی بهترین ها رو داشته باشیم. نفرت درون قلب شما در درجه اول به خودتون آسیب میزنه و زندگی خودتون رو خراب می کنه.

 قلبتون رو خالی از کینه و دلخوری نگه دارید و اجازه ندید کسی شما رو ناراحت و عصبانی کنه. از هر دقیقه زندگیتون لذت ببرید و اجازه ندید دیگران این دقیقه ها رو خراب کنن.

مثال معروفی که وجود داره اینه که هیچ وقت چیزی رو به خودت نگیر. زندگی اونقد ارزش نداره که بخوایم مدام در حال دعوا با بقیه باشیم و زندگی خودمون رو هدر بدیم. صفحه حوادث روزنامه ها همیشه پر بوده از داستانزندگی آدمایی که نتونستن به ناراحتی خودشون غلبه کنن و در یک لحظه دچار جنون شدن و فردی رو از شدت خشم و ناراحتی به قتل رسوندن و عمر خودشون رو تباه کردن. 

از طرفی اگه سری به مطب دکترا بزنید، متوجه میشین که علت خیلی از بیماری های قلبی و فشار خون، استرس و نگرانی هاییه که در روزمره باهاشون دست و پنجه نرم می کنیم

مثال دیگه ای که اکثر ما درگیرش بودیم یا هستیم، رابطه های اشتباهیه که در زندگیمون داشتیم و حاضر نیستیم فراموششون کنیم. تنفری که از فرد قبلی زندگیمون داریم، خوشی لحظه های الانمون رو ازمون می گیره و باعث میشه، نتونیم فرد مناسبی رو جایگزین کنیم.

 شما باید برای خودتون تایمی رو درنظر بگیرید و در اون بازه زمانی می تونید خودتون رو تخلیه کنید. اما حق ندارید شب های زیادی رو با ناراحتی و نفرت بگذرونید. شما می تونید از اون لحظه ها بهترین استفاده رو ببرید.

 از کنار لحظه هایی که با خشم و دلخوری سپری میشن، راحت نگذرید. این لحظه ها می تونه صرف معاشرت با خانواده و دوستای خوبتون بشه. می تونید روی کسب و کار خودتون وقت بذارید، یا کتاب بخونید.

درس بعدی دوری از افراد حسودییه که مدام انرژی ما رو از بین میبرن و باعث میشن احساس بدی به خودمون داشته باشیم. تا حالا براتون پیش اومده ارتقا شغلی بگیرید اما همکاراتون از کنارش راحت بگذرن و حتی ارزش اون رو پایین بیارن. هر زمان این آدما رو دیدین ازشون فرار کنید. اونها خیلی راحت زندگی شما رو خراب می کنن و باعث میشن همیشه مضطرب و نگران باشید.

 انتقاد اگه سازنده و مثبت باشه شما رو به جلو هل میده اما اگه از سمت افراد حسود مطرح بشه تاثیر منفی داره و شما رو از مسیر درست زندگی منحرف می کنه. با خودتون دوست باشید و از خودتون قدردانی کنید. به دستاوردهای کوچیکتون اهمیت بدین و از خودتون تشکر کنید.

همین که شما هر روز یه قدم به اهدافتون نزدیک تر بشید، این اتفاق، باید شما رو امیدوارتر و خوشحال تر کنه. همین خوشی های کوچیک و لحظه ای تاثیر مثبتی در زندگی شما میذاره و تا حد زیادی نگرانی و استرس های شما رو کمتر می کنه. 

یادتون باشه نگرانی های بی مورد می تونه روی شغل، زندگی عاطفی و ورابط خانوادگی تون تاثیر بذاره و هر چقدر هم شما پرتلاش باشید اما زور این نگرانی ها بیشتر و باعث میشه شما نتونید قدم بردارید و یه روز به خودتون میاید و متوجه میشید زیر انبوهی از نگرانی ها و تشویش های زندگی دفن شدین و به سختی می تونید خودتون رو خلاص کنید. پس تا دیر نشده دست به کار بشید و قدر لحظه لحظه های زندگی رو بدونید.

نگرانی و استرس همیشه هست و راه خودشو پیدا می کنه

 پس تا می تونید راه رو بر نگرانی های بی مورد ببندید و اجازه ندین افسار زندگیتون به دست نگرانی ها باشه. امیدواریم بعد از گوش دادن به این خلاصه کتاب قدر زندگی رو بیشتر بدونید.

این خلاصه کتاب رو برای آدمایی که با نگرانی رفیقن بفرستین تا دوست بهتری جایگزینش کنن. 365 روز سال 1400 رو پشت سر گذاشتیم و بهتره نگرانی های امسالم پشت سر بذاریم و یه خونی تکونی حسابی بکنیم و خودمون رو از هر چی نگرانیه بتکونیم و با ذهنی مثبت به سال 1401 قدم بذاریم. تیم 365 بوک برای تک تک شما لحظاتی سرشار از آرامش رو آرزو می کنه و امیدواریم بتونیم با قدرت در 365 روز سال جدید همراهتون باشیم. سال نو پیشاپیش بر شما مبارک باشه.