کتاب همه نویسنده‌ایم

خلاصه متنی رایگان کتاب همه نویسنده‌ایم

امروزه با اینکه بیشترمون میتونیم یک متن خوب رو از یک متن پر از اشتباه تشخیص بدیم اما در عمل بیشترمون از مهارت نوشتن بی بهره ایم

نویسنده میگه همه قبول دارند که نوشتن یه هنر در حال نابودیه. اما واقعیت اینه که امروزه خوب نوشتن مهارتیه که بدون اون نمیشه کاری انجام داد.

ما هرروز در حال نوشتن هستیم، تایپ کردن یه ایمیل یا کامنت گذاشتن در شبکه های اجتماعی، قراردادن یه پست در اونها. به خاطر همینه که شما باید به چگونگی استفاده از کلمه ها توجه زیادی داشته باشید. مثلا :یه شرکت تو صفحه اصلی وبسایتش فرصت خیلی خوبی برای جلب مشتری ها و معرفی کسب وکار خودش به بهترین شکل خودش رو داره. اما شرکتی نسبت به این موضوع بی توجه باشه و قدرت کلمات رو دست کم بگیره ممکنه موفقیتش به خطر بیوفته شرکت هایی که تو وبسایت هاشون از کلمات تخصصی یا واژه های مبهم به کار میبرند، ممکن مشتری های زیادی رو از دست بدهند. پس نوشتن خیلی اهمیت داره.

خبر خوب اینه که شما هم میتونید خوب بنویسید به شرطی که از یه تعداد قانون ساده پیروی کنید.

قبل از اونکه خودکار رو بردارید و آماده بشید به نوشتن ، اول هدفتون رو مشخص کنید. سعی کنید اول به سوالاتی شبیه به این دوتا جواب بدید.

• نکته اصلی متنی که میخوام بنویسم چیه؟
• چجوری میتونم اطلاعاتی رو برای اثبات اون نکته پیدا کنم؟

وقتی که دقیقا متوجه شدید که چی میخواید،دست به کار بشید و سراغ اطلاعاتی که برای شروع کارتون لازم دارید برید.

مثلا:فرض کیند که باید یه مقاله برای افتتاح یک رستوران بنویسید.اول به این فکرکیند که مخاطب های این نوشته چه کسایی هستند.احتمالا خانواده هایی هستند که دوست دارن وعده های غذایی رو بیرون از منزل میل کنند.بعدش باید یه سری اطلاعات در مورد این تو لین زمنیه مثل :جزئیات خاص در مورد این رستوران و منو،همچنین تاریخ افتتاح رستوران آماده کنید،حالا شما آماده ی نوشتن هستید.

اولین مرحله برای نوشتن: تعریف هدف

جالب بدونید که خیلی از نویسنده ها ازین مرحله نمیتونن عبور کنند چون شروع نوشتن خیلی دشوار است. دلیلی که خیلی از افراد تو نویسندگی دچار بن بست ذهنی میشن اینه که بیش از حد از خودشون انتظار دارند. باید بدونید که از همون اول نمیتونین یه نوشته ی شاهکار خلق کنید.

نوشتن یه فرآیند مرحله به مرحله است و کار بایک طرح اولیه شروع میشه و در ادامه اصلاح میشود.

پس از نوشتن یه پیش نویس اولیه بد نا امید نشید. مثلا تصور کنید که برای یک فیلم میخواهید یه نقد بنویسید و نمیدونید باید از کجا شروع کنید. فیلم یک موضوع پیچیده رو مطرح کرده و ممکن نگران باشید نتونید همه ی مولفه های اون رو به طور کامل بررسی کنید. موقع شروع کار ایده هاتون رو به بهترین شکل ممکن یادداشت کنید،که ممکن در این بین بریده گی هایی در متن به وجود بیاد که از به هم پیوستگی محتوای شما جلوگیری کند.با اصافه کردن یک مثال یا یک مطلب باید این مشکل رو برطرف کنید. با نوشتن ایده های اولیه به نقاط قوت و ضعفپیش نویس و کاری که باید بعد از اون انجام بدید پی میبرید.

مرحله ی بعدی اینه که باید تشخیص بدید این پیش نویس اولیه به چه نوع ویرایشی نیاز دارد.برای این کار دو روش وجود دارد:

1-ویرایش تکاملی.

ویرایش تکاملی یک دید کلی ارائه میده.تو این ویرایش کلمه ها و عبارت هایی با تصحیح بشن،که ممکن اشتباه برداشت بشن یا ایده کلی متن رو تحریف کنند.ویرایش تکاملی خیلی مهمه چون با انتخاب کلمات نادرست ممکن صحبت های خودتون رو نقض یا خواننده رو گمراه کنید.

2-ویرایش سطری.

ویرایش سطری بیشتر روی جنبه های خاصی از متن تمرکر میکند.توی این نوع ویرایش همه ی متن به صورت سطر به سطر بررسی میشود و همه ی کلمات نامناسب بایدحذف بشوند.

شروع یک متن مهمترین بخش اون متن هستش

که اگه خراب بشه شانس کمی وجود داره که خواننده ادامه اون متن رو بخونه.

پس برای جلب توجه مخاطبان مهمترین یا جالبترین کلمه ها و ایدا ها رو ابتدای یک متن قرار بدید. جمله ی اول اولین تاثیر رو روی خواننده میذارد. این جمله باید جوری باشد که اون رو ترغیب کند به خوندن ادامه بدهد. توجه داشته باشید که خواننده بلافاصله در بطن داستان قرار بگیرد.

بیاید به اولین جمله ی متنی که توسط مراکز کنترل و پیش گیری بیماری منتشر شده یک نگاهی بندازیم: بر اساس ارزیابی ملی سواد بزرگسالان که توسط وزارت آموزش و پرورش آمریکا که در سال2006 منتشر شد، 30 میلیون فرد بزرگسال با امور خواندنی ساده دست به گریبان هستند. حالا آیا واقعا این جمله توجه تون رو جلب کرد؟ حالا سعی کنیم همین جمله رو یه جوری دیگه بنویسیم:

30 میلیون فرد بزرگسال با خواندن مشکل دارند، بر اساس گزارش ارزیابی ملی سواد بزرگسالان که توسط وزارت آموزش وپرورش آمریکا در سال 2006 منتشر شد.

الان میبینید که این جمله خیلی بهتر از جمله ی قبلی شد. بیشتر وقت ها به جای اینکه بیایم اصل موضوع رو مطرح کنیم بیش از حد داریم فرعیات و پیش زمینه هارو توضیح میدیم.

به این مساله میگن رانینیگ استارت: یعنی آغازی که در حال دویدون و خواننده هر چه قدر متن رو میخونه به اون نمیرسه.

انگاری که سرعت نویسنده از سرعت خواننده بیشتر است. این موضوع خواننده رو خسته و کلافه میکند. پس باید جلوی اینکارو بگیریم. اطلاعات پیش زمینه اطلاعات مفیدی اند که بیشتر وقت ها برای شاخ و برگ دادن به پاراگراف مورد استفاده قرار میگیرند.اما مشکل اینه که خواننده میخواد مستقیما بره سر اصل مطلب.

فرض کنید میخواهید یک مقاله راجب استفاده از یوتیوب بنویسید تا کسب و کاری رو معرفی کنید.

میتونید با یه جمله بی ربط در مورد اهمیت رسانه هایی اجتماعی در طول چند سال گذشته شروع کنید، یا اینکه مستقیما برید سر اصل مطلب و به صورت مختصر بگید: در حالی که شرکت ها از طریق شبکه های اجتماعی موفق شدند مشتری های بیشتری رو جذب کنند، فقط تعداد کمی از اونها تونستند امکانات یووتیوب روکشف کنند.

بیشتر شرکت ها تو صفحه ی در باره ی ما سعی میکنند حقایق خودخواهانه ای در مورد خودشون یا آرمان های کسب وکارشون رو بگن.

این کار اشتباه است.شما باید سعی کنید تو این صفحه دقیقا توضیح بدید که چه کاری برای مشتریهاتون انجام میدید.البته اطلاعاتی مثل اینکه چه کسی یا چه جایگاهی در شرکت دارد میتونه تو این صفحه گنجانده بشه.

یادتون باشه که خواننده ها ناخودآگاه میخوان بدونند که واقعا کی پشت این طراحی پرزرق و برق ارائه کننده خدمات هستش.

مثلا: شرکت کوکاکولا در صفحه در باره ما به خلاصه ای از تاریخچش اشاره کرده و تصویر های متحرک زیادی رو به نمایش گذاشته است.

کوکاکولا همچنین گزارش های تازه ای رو در مورد اجتماع بیان میکند.

در مجموع همه ی این موارد باعث میشوند که این صفحه ،زنده ،خوش آیند،مرتبط به نظر برسه.

سعی کنید جنبه ی انسانی شرکت خودتون رو هم نشون بدید. درسته که متن ها باید به کمک ویدیو ها، عکس ها و نقل قول ها از لحنی استفاده کنند که بهترین تصویر رو از شرکت به نمایش بذارند، اما شما میتونید صفحتون رو فعال تربکنید و نشون بدید که کارمنداتون افراد واقعی هستند.

امیدوارم نهایت لذت رو از این پادکست برده باشید.