0
{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

خلاصه رایگان

از {{model.count}}

کتاب زندگی روی سیاره ما

نوشته: دیوید اتنبرو

دسته بندی: کتاب های سبک زندگی کتاب های ایجاد تغییر

کتابِ «زندگی روی سیاره‌ی ما» مجموعه مشاهداتِ شخصیِ آقای دیوید اتنبُرو هست که  در طولِ زندگیِ 94 ساله‌ش روی زمین تجربه کرده. این مشاهدات واقعاً شگفت‌انگیزه. در عینِ حال، حاویِ یه هشدارِ واضح واسه ماهاست که اگه همین مسیرِ فعلی رو ادامه بدیم چه بلایی سرمون میاد. فیلمِ مستندِ این کتاب هم با همین نام ساخته شده.

با شنیدنِ این خلاصه‌کتاب، ممکنه تصوری نگران‌کننده از وضعِ زمین پیدا کنیم و به این سؤال پاسخ میدیم که خب،‌ حالا چه کاری از دستمون برمیاد؟

خلاصه متنی رایگان کتاب زندگی روی سیاره ما

26 آوریلِ 1986، یکی از چهار رآکتورِ نیروگاهِ هسته‌ایِ چرنوبیل که توی اوکراینِ کنونی قرار داشت منفجر شد. میزانِ موادِ رادیواکتیوِ ناشی از این انفجار که توی کلِ اروپا منتشر شد بیش از چهار برابرِ بمبارانِ اتمیِ هیروشیما و ناکازاکی بود. این ذرات با قطرات بارون و دونه‌های برف به زمین میومد و واردِ خاک میشد و بعد واردِ زنجیره‌ی غذایی میشد. طبقِ بعضی از گزارشها، صدها هزار انسان در اثرِ این اتفاق جونِ خودشون رو از دست دادند.
شاید بشه گفت سانحه‌ی چرنوبیل یکی از بزرگترین فجایعِ زیست‌محیطی بوده که به دستِ انسان رقم خورده؛ ولی نباید فراموش کرد که ما در آستانه‌ی یک فاجعه‌ی خیلی بزرگتر هستیم که درست جلوی چشمامون داره اتفاق میفته، و اون چیزی نیست جز بی‌مبالاتیِ ما نسبت به محیطِ زیستی که اونو مفتِ چنگِ خودمون میدونیم. این باعث میشه که پدیده‌ی ارزشمندی به اسمِ تنوعِ زیستی، روز به روز روی این کره‌ی خاکی کمرنگ‌تر بشه.
همه‌ی ما مقصریم، با این حال فقطم تقصیرِ ما نیست. خشتِ اولِ این سیستمِ زیانبار رو نسلهای قبلی‌مون گذاشتند. اونا نمیدونستن که کارهاشون چه هزینه‌های ناگواری به‌بار میاره.
ولی ما که می‌دونیم! پس باید تغییرو شروع کنیم. خوشبختانه برای جبران هنوز زمان هست، هرچند کم.
در ضمنِ این خلاصه‌کتاب، به چندتا سؤالم جواب میدیم:
آوازِ نهنگها چطور تونست به وضعِ قوانینِ ضدِ شکارِ نهنگ منجر بشه؟
اگه دست رو دست بذاریم، تا سالِ 2100 چه بلایی سرِ دنیا میاد؟
و
چرا استفاده از انرژیِ پاک به جای سوختهای فسیلی مهمترین کاریه که میتونیم برای نجاتِ سیاره‌مون بکنیم؟
----------------------------------
آقای اتنبرو هرقدر که پا به سن میذاشت، علاقه‌ش به طبیعت جای خودشو به نگرانی میداد.
زمانی که دیوید اتنبرو، نویسنده‌ی این کتاب، بچه بود، توی طبیعتِ شهرِ لسترِ (Leicester) انگلیس دوچرخه سواری میکرد و صدفِ به جا مونده از آمونیتها رو جمع‌آوری میکرد. آمونیتها موجوداتِ دریایی‌یی بودند که میلیونها سال پیش زندگی میکردند و الان فقط فسیلشون باقی مونده. این صدفهای کوچولوی حلزونی‌شکل ذهنِ این کودکِ کم‌سن‌وسال رو مجذوبِ طبیعت و قوانینِ حاکم بر اون میکرد.
اون رفته رفته متوجه شد که آمونیت‌ها در جریانِ انقراضِ جمعی از بین‌ رفته‌ن. این انقراض همون تغییراتِ جهانیِ فاجعه‌باری بود که خیلی از گونه‌های جانداران رو در یک آن منقرض کرد. آخرین انقراضِ جمعی‌یی که اتفاق افتاد، به دورانِ 175 میلیون ساله‌ی دایناسورها خاتمه داد. از اون زمان، میلیونها سال گذشته و مدتهاست که حیاتِ جانداران دوباره رونق گرفته. یکی از این جانداران، انسانها هستند که توی این مدت پیشرفتهای زیادی کرده‌ن. یکی از این پیشرفتها که مختصِ انسانه، فرهنگه. این فرهنگ، در کنارِ تواناییِ ما برای ثبتِ دانش و انتقالِ اون به نسلهای بعدی، باعث شده تا مدام روشهای پیشرفته تری اختراع کنیم و زندگی در محیطِ زیست رو هرچه آسونتر کنیم. این قدرتِ نوظهور، طبیعتاً مسئولیتِ سنگینی هم به همراه داره.
حدودِ 10 هزار سال پیش، جایی که امروز بهش خاورمیانه میگیم، انسانها شروع کردند به پرورشِ غلات و اهلی کردنِ حیواناتِ وحشی. تا جایی که تولیداتِ مازادشون رو با غذا مبادله میکردن و اینجوری، دیگه مجبور نبودن خودشون اون غذا ها رو تولید کنن. و این سرآغازِ تمدن بود. ولی تمامِ این پیشرفتهای جوامعِ بشری به یه چیز متکی بود: ثباتِ محیطِ زیست.
آقای اتنبرو سالِ 1952 شروع به همکاری با بی‌بی‌سی کرد و اوایل، مجری بود اما رفته‌رفته، مدیرِ اجراییِ این شبکه‌ی معروف شد. توی این مدت، به این نتیجه رسید که برای اولین بار در طولِ تاریخِ بشریت، این ثباته داره به خطر میفته. اون مدام از این سرِ دنیا به اون سرِ دنیا میرفت تا برنامه هایی راجع به تاریخِ طبیعت بسازه و در این حین، با اسناد و شواهدِ متعددی مواجه شد که نشون میداد آدمیزاد نه تنها تنوعِ ارزشمندِ زیستی رو داره از بین میبره، بلکه زیستگاه‌های طبیعی رو هم داره بالکل نابود میکنه.
سالِ 1978، فرصتی دست داد تا اتنبرو برای فیلم‌برداری از گوریلهای کوهی به رواندا سفر کنه، و در اونجا متوجهِ چیزی شد که دیدگاهشو برای همیشه تغییر داد.
اون، این خاطره ی صمیمی و عجیب رو اینجوری نقل میکنه: «یه گوریلِ ماده از زیرِ یه درختچه پشتِ سرم سبز شد و شروع کرد به بازی کردن با صورتِ من. در همین حین، احساس کردم یه چیزی روی پاهام داره سنگینی میکنه. وقتی نگاه کردم، دیدم دوتا از توله‌هاش دارن با بندِ کفشهام بازی میکنن!»
اوضاعِ این جانورهای انسان‌‌گونه واقعاً وخیم بود. کمتر از 300 نفر ازشون باقی مونده بود. زیستگاه‌هاشون به شدت کاهش پیدا کرده بود، چون انسانها با قطع و نابودیِ جنگلهای  بارانی، این جنگل‌ها رو زیرِ کِشت برده بودند. از این گذشته، شکارچی‌های غیرقانونی این گوریلها رو میکشتن و اعضای بدنشون رو میفروختن.
این اولین بار بود که اتنبرو متوجه شد ما آدما چه آسیبهای جبران‌ناپذیری به شگفتی های باارزشِ زمین داریم وارد میکنیم. و متأسفانه، بارها و بارها با این حقیقتِ تلخ روبرو شد.
----------------------------
جهانگردی‌های اتنبرو باعث شد دغدغه‌ش نسبت به طبیعت تبدیل به نگرانی بشه.
اواخرِ دهه‌ی 1970، اتنبرو که به یه طبیعت‌شناسِ سرشناس تبدیل شده بود، کار توی تلویزیون رو رها کرد. اولین مجموعه ای که بعد از بیرون اومدن از بی‌بی‌سی ساخت اسمش بود «زندگی بر روی زمین» که حدودِ نیم میلیارد نفر در دنیا اونو دیدند. این مجموعه، که سالِ 1978 فیلمبرداری شده بود، بیش از 200 گونه‌ی جانوری رو در بیش از 30 کشورِ دنیا به تصویر کشیده بود، و این فرصتِ بی‌سابقه رو به اتنبرو داد تا تاریخِ حیات رو جوری روایت کنه که تا قبل از اون، کسی روایت نکرده بود، و از نزدیک شاهدِ اتفاقاتی باشه که در دنیای طبیعت داشت می‌افتاد.
یکی از چیزایی که اتنبرو رو خیلی شوکه کرد، وضعیتِ اسفناکِ نهنگهای آبی بود، بزرگترین حیواناتِ کره‌ی زمین. نهنگها برای حفظِ اقیانوسهای ما وجودشون حیاتیه، ولی متأسفانه توی قرنِ بیستم، انسانها نزدیکِ سه میلیون عدد از این پستاندارانِ دریایی رو کشته‌ن، و این باعث شده تا یکی از آسیب‌پذیرترین گونه های نهنگ، یعنی نهنگهای آبی، در معرضِ انقراض قرار بگیرن.
و این فقط محدود به نهنگها نیست. اتنبرو به هرجا که میرفت، شواهدی از تخریبِ محیطِ زیست و نابودیِ زیستگاه‌های طبیعی پیدا میکرد.
جنگلهای بارانی یکی از متنوع‌ترین زیستگاههای دنیا هستند که بیش از نیمی از گونه‌های جانوریِ ساکنِ خشکی رو توی خودشون جا داده‌ن. این گونه ها با آب و هوای معتدلِ جنگلهای بارانی سازگاری دارن. ولی ما با قطعِ این جنگلها در مقیاسِ وسیع، داریم اونا رو از بین میبریم. سالِ 1989 که اتنبرو از جنوبِ آسیا دیدن کرد، دو میلیون هکتار از جنگلهای بارانی، یعنی تقریباً مساحتی به اندازه‌ی کلمبیا، زیرِ کشتِ پالمِ روغنی رفته بود. تا الآن، نیمی از جنگلهای بارانی دنیا از بین رفته‌ن!
توی قطب‌های کره‌ی زمین هم اوضاع بهتر از این نیست. سالِ 2011 که اتنبرو مشغولِ تهیه‌ی مستندِ «سیاره‌ی منجمد» بود، زمین یک درجه‌ی سانتیگراد نسبت به زمانی که اتنبرو به دنیا اومده بود گرمتر شده بود. این سریعترین تغییریه که طیِ 10 هزار سالِ گذشته اتفاق افتاده. تابستانهای قطبی طولانی تر شده‌ن و این، میتونه انواع و اقسامِ مشکلات رو برای آینده‌ی سیاره‌ی ما به بار بیاره.
ما با سوزوندنِ سوختهای فسیلی، اقیانوسها رو هم آلوده میکنیم. وقتی فرضاً زغال‌سنگ یا گازِ طبیعی می‌سوزونیم، میزانِ زیادی کربن دی اکسید آزاد میشه و واردِ اتمسفر میشه، و این باعثِ اسیدی شدن و افزایشِ‌ دمای اقیانوسها میشه، و نتیجه‌ش میشه نابودیِ کاملِ صخره های مرجانی. این صخره‌ها پناهگاهِ امنی برای تنوعِ زیستی محسوب میشن، ولی در حال حاضر، با سرعتِ وحشتناکی دارن رو به نابودی میرن.
البته برنامه‌هایی که اتنبرو ساخته بی‌تأثیر نبوده. اون و تیمش در حینِ تولیدِ‌ «زندگی بر روی زمین» موفق شدند برای اولین بار آوازِ نهنگها رو ضبط کنن. این صداهای ضبط‌شده افکارِ عمومی رو به خودش معطوف کرده، و مدافعای حقوقِ نهنگ‌ها رو ترغیب کرده تا دولتها رو متقاعد کنن جلوی شکارِ نهنگها رو بگیرن. به لطفِ  این اقدام، جمعیتِ نهنگها دوباره داره به اندازه‌ی قبل برمیگرده.
با این حال، اگه ما آدما هیچ اقدامِ فوری و قاطعی انجام ندیم، حیات و زندگی بر روی زمین روز به روز کمرنگ تر میشه، تا جایی که دیگه هیچ راهِ برگشتی نباشه.
--------------------------------------------
اگه همت نکنیم، کیفیتِ حیات بر روی زمین شدیداً پایین میاد
دیوید اتنبرو در حالِ حاضر 94 سالشه. زمانی که جنگِ جهانیِ‌ دوم خاتمه پیدا کرد 19 سالش بود. اون در دهه‌ی 1950 یعنی در اوجِ خوش‌بینی‌ها و نوآوری‌های تکنولوژی، زندگیِ حرفه‌ایشو شروع کرد. اون زمون، مردم برای رسیدن به اهدافشون، هیچ حد و مرزی نمیشناختن.
کمتر کسی فکرشو میکرد که نارضایتی‌های امروزِ ما ریشه در اون دوران داشته باشه. دهه‌ی 1950 معروفه به دهه‌ی شتابِ عظیم، چون همه چیز با شتابِ سرسام‌آوری رو به افزایش بود،‌ از زاد‌وولد بگیرید تا انتشارِ گازِ کربن تا صیدِ بی‌رویه‌ی ماهی. ولی ظرفیتِ سیاره‌ی ما هم یه حدی داره! شما با هر زیست‌شناسی که صحبت کنید پایانِ داستان رو بهتون میگه: وقتی تمامِ منابعِ موجود مصرف بشن، جمعیتِ کره‌ی زمین به سرعت کاهش پیدا میکنه. بنابراین، 90 سالِ آینده رو باید دورانِ «کاهشِ عظیم» نامید.
دهه‌ی 2030 یعنی کمتر از 10 سالِ‌ دیگه، زمانِ نابودیِ جنگلهای بارانیِ آمازونه؛ قطعِ این جنگلها اونقدر زیاد میشه که رطوبتِ موجود در پوششِ گیاهیِ این جنگلها دیگه کفافِ مرطوب کردنِ ابرهای باران‌زا رو نمیده. از بین رفتنِ تنوعِ زیستی فاجعه‌ به بار میاره، ضمنِ اینکه نابودیِ جنگلهای انبوه باعثِ سیلهای ویرانگر و کمبودِ آب و آتیش‌سوزی‌های گسترده در سراسرِ آمریکای جنوبی میشه. درختِ کمتر یعنی کربن‌دی‌اکسیدِ بیشتر، و کربن‌دی‌اکسیدِ بیشتر یعنی گرمای هرچه بیشترِ کره‌ی زمین.
حتی توی قطبِ‌ شمال هم گرمایشِ جهانی سرعتِ بیشتری به خودش میگیره و در نتیجه، دهه‌ی 2030 این منطقه برای اولین بار تابستونای بدونِ یخو به خودش میبینه. در حالتِ عادی، یخهای سفید نورِ خورشید رو میگیرن و به سمتِ فضا بازتاب میکنن. ولی وقتی یخی وجود نداشته باشه، این خنک‌کننده‌های طبیعیِ کره‌ی زمین عملاً از کار میفتن.
دهه‌ی 2040، لایه‌های یخی که در طولِ تاریخ توی قطبِ شمال منجمد بودن، شروع میکنن به ذوب شدن و این باعثِ رانش‌ها و سیلابهای سهمگین میشه.
این یخهای دائمی فقط آبو حبس نمیکنن، بلکه مقادیرِ وسیعی از گازِ کربن دی اکسید رو هم توی خودشون نگه میدارن.
ذوب شدنِ این یخها باعثِ آزاد شدنِ 1400 گیگاتُن گازِ کربن میشه! یعنی جوری شیرفلکه‌ی انتشارِ کربن رو باز میکنه که هیچ کس نمی‌تونه ببنددش.
تا دهه‌ی 2050 اقیانوسها چنان اسیدی میشن که 90 درصدِ صخره‌های مرجانی از بین میرن. جمعیتِ ماهی ها هم از این فاجعه در امون نیستند و این یعنی نابودیِ صنعتِ ماهیگیری.
البته تولیدِ موادِ غذایی فقط از ناحیه‌ی آبها به خطر نمیفته و تا دهه‌ی 2080 توی خشکی هم برای تولیدِ غذا به بحران میخوریم، علتش هم فرسایش خاک و نابودیِ حشراته.
تا سالِ 2100 اوضاع اونقدر وخیم میشه که درصدِ عظیمی از مردمِ دنیا مجبور به مهاجرت میشن. خیلی از شهرهای ما به دلیلِ بالا اومدنِ سطحِ آب غیرقابلِ سکونت میشن و دمای هوا به طورِ میانگین 4 درجه افزایش پیدا میکنه.
هیچکس دلش نمیخواد این وضع اتفاق بیفته، درسته؟ خب، سؤال اینه که چطور میشه ازش جلوگیری کرد؟
----------------------------------
افزایشِ برابری میتونه بهمون کمک کنه رشدِ جمعیت رو کُندتر کنیم
مطمئناً سناریوی وحشتناکی که تا اینجا توصیفش کردیم نتیجه‌ ایه که هیچکس دلش نمیخواد رقم بخوره، چرا که خیلی ها رو به کامِ مرگ، و خیلیهای دیگه رو به یه زندگیِ خفت‌بار می‌کشونه.
ولی اگه ما به همین مسیرِ‌ فعلی‌مون رو ادامه بدیم، وقوعِ این نتایجِ هولناک حتمیه. دانشمندا 9 تا خطِ قرمزِ جهانیِ زیست‌محیطی رو مشخص کرده‌ن که اگه ازشون تخطی نکنیم، میشه به زندگیِ باثبات روی این کره‌ی خاکی امیدوار بود. اون 9 تا فاکتور اینان: تغییراتِ آب و هوایی، فرسایشِ لایه‌ی ازن، اسیدی شدنِ اقیانوسها، آلودگیِ شیمیایی، مصرفِ کودها، برداشت از منابعِ آبِ شیرین، تغییرِ کاربریِ زمینها، کاهشِ تنوعِ زیستی و آلودگیِ هوا.
ما تا الان از 4 تا از این خطِ قرمزها عبور کردیم.
ولی هنوز کار از کار نگذشته. میتونیم با یه سری اقداماتِ فوری و بنیادی، تخریبِ سیاره‌مونو کند یا حتی متوقف کنیم. توی بخشهای بعدی، در این باره بیشتر توضیح میدیم.
پیش‌بینیهای سازمانِ ملل حاکی از اینه که تا سالِ‌2100 جمعیتِ کره‌ی زمین به چیزی حدودِ 9 و نیم الی 12 و نیم میلیارد نفر میرسه. هر محیطی یه ظرفیت و گنجایشی داره. وقتی جمعیت از این ظرفیت فراتر بره، افراد دونه دونه می‌میرن تا زمانی که دوباره جمعیت به تعادل برسه.
از نظرِ دانشمندانِ جمعیت‌شناسی که آینده رو پیش‌بینی می‌کنن، ترسناکترین چیز اینه که ما نمیدونیم این ظرفیتِ محیطی برای انسانها چقدره. و اگه جمعیتِ‌ ما تا قبل از لبریز شدنِ این پیمانه ثابت نشه، باید منتظرِ یه فاجعه‌ی مهیب باشیم.
البته خوشبختانه ما میتونیم جمعیت رو کنترل کنیم، به شرطی که تمامِ تمرکزمون رو بذاریم روی بهبودِ کیفیتِ زندگیِ تک‌تکِ انسانهای دنیا. زمانی که کشورها در مسیرِ توسعه و پیشرفت حرکت میکنن، اوایل رشدِ جمعیت رو تجربه میکنن و بعد ثباتش رو. طبیعیه. این همون اتفاقیه که توی قرنِ بیستم توی ژاپن افتاد؛ و از سالِ‌ 2000 تا الآن دیگه جمعیتِ این کشور تغییری نکرده. و ما شاهدِ این اتفاق در سرتاسرِ دنیا هستیم، به طوری که نرخِ رشدِ‌ جمعیت از سالِ 1962 به این‌ور هر ساله کاهشی بوده. جمعیتِ انسانها دیر یا زود به پیکِ خودش میرسه، که خب به نفعِ کره‌ی زمینه که هرچه زودتر این اتفاق بیفته.
برای اینکه زودتر به این پیک برسیم و سقفِ‌ پیک رو کاهش بدیم راههایی وجود داره. یکی از این راهها توانمندسازیِ زنهاست. بارها و بارها شاهد بودیم که وقتی زنان آزادی و کنترلِ بیشتری توی زندگی‌شون داشته باشن، فرزندِ کمتری به دنیا میارن. آموزش هم یکی از فاکتورهای خیلی مهمه. پیش‌بینی‌ها نشون میده که اگه روی آموزش و سوادآموزی سرمایه‌گذاری کنیم، میتونیم 50 سال زودتر به این پیکِ جمعیتی برسیم. و این به معنای حدوداً 2 میلیارد نفر جمعیتِ کمتره و فشارِ خیلی زیادی رو از دوشِ محیط‌زیست‌مون برمیداره.
ولی البته اینها کافی نیست.
-----------------------------------
احیاءِ طبیعت و حیاتِ وحش منجر به مهارِ کربن‌دی‌اکسید و افزایشِ تنوعِ زیستی و حفظِ منابعِ غذایی میشه.
اینی که میبینیم هروقت تنوعِ زیستی توی دنیا رنگ میبازه دنیا دچارِ بی‌ثباتی میشه، اصلاً تصادفی نیست. طیِ دهه‌‌های گذشته، به خوبی متوجهِ این شدیم که تنوعِ زیستی با کیفیتِ زندگیِ ما انسانها رابطه‌ی مستقیم و تنگاتنگی داره. بنابراین، اگه میخوایم به شرایطِ ثبات برگردیم، باید شرایط رو برای احیاءِ تنوعِ زیستی فراهم کنیم و حیاتِ وحشو دوباره روی زمین رونق بدیم.
وقتی طبقِ قوانین هیچ کس مالکِ آبهای بین المللی نیست، نتیجه‌ش میشه این که ماهیگیرای ما بی‌محابا ماهیگیری میکنن و برای این کار، از تکنیک‌های مخربی مثلِ صیدِ ترال (trawl) استفاده میکنن که باعثِ نابودیِ زیستگاه‌ها شده و جمعیتِ ماهی‌ها رو کاهش داده. برای جلوگیری از این کار، باید صیدِ ماهی رو در تمامِ آبهای بین المللی ممنوع کنیم. این کار به حیاتِ آبزیانِ دریاهای آزاد رونقِ دوباره میده و در نتیجه‌، میزانِ ماهی‌های آبهای ساحلی به نسبتِ دهه‌های گذشته افزایش پیدا میکنه.
متأسفانه نظارت روی صیدِ ماهی از آبهای آزاد کافی نیست. غنی بودنِ آبهای ساحلی از موادِ مغذی، شرایطِ ایده‌آلی رو برای تنوعِ زیستی به وجود آورده. برای حمایت از این شرایط، باید توی سراسرِ دنیا، صیدِ ماهی در آبهای ساحلی رو ممنوع کنیم. اگه دوست دارید بدونید این استراتژی چقدر میتونه موفق باشه، بد نیست نگاهی بندازیم به پارکِ ملیِ کابو پالمو (Cabo Pulmo) واقع در کشورِ مکزیک.
دهه‌ی 1990 توی این منطقه به قدری صیدِ بی‌رویه‌ی ماهی انجام میشد که جامعه‌ی ماهیگیران پاک آچمز شده بودند. واسه همین،‌ توافق کردند که بیش از 7 هزار هکتار از سواحلشون رو که چیزی در حد و اندازه‌ی کلِ ایسلنده، به عنوانِ منطقه‌ی حفاظت‌شده‌ی آبزیان تعیین کنند و تا 15 سال هیچ کس حقِ ماهیگیری از این منطقه رو نداشته باشه.
طیِ این 15 سال، ماهیگیرا یکی از سخت‌ترین دورانهای عمرشون رو تجربه کردند. ولی یواش یواش، ماهی‌ها به آبهای کابو پالمو برگشتند و فوج فوج شروع کردند به رشد کردن. 15 سال بعد، جمعیتِ آبزیانِ این ناحیه 400 درصد افزایش پیدا کرد. حتی کوسه‌ها هم به کابو پالمو برگشتند، اتفاقی که فقط ماهی‌گیرای قدیمی از دورانِ بچگی‌شون به خاطر داشتند. وقتی این 15 سال بالاخره تموم شد، ماهیگیرا دوباره اجازه‌ی ماهیگیری توی آبهای ساحلی رو البته به صورتِ محدود پیدا کردند. با این حال، مقدار ماهی‌یی که میگرفتند بیشتر از قبل بود. ضمناً به لطفِ این دریاهای غنی، فرصتهای درآمدزاییِ جدیدی مثلِ فروشگاههای غواصی و مهمان‌خانه‌ها هم ایجاد شد.
البته محافظت از حیاتِ وحشِ روی خشکی داستانش فرق میکنه. خشکی برخلافِ دریا در مالکیتِ افراده،‌ و آدما به خیالِ خودشون ارزشش رو میدونن. ولی واقعیت اینه که هیچ راهی برای محاسبه‌ی ارزشِ زمینها وجود نداره. کی میدونه خدماتِ زیست‌محیطی‌یی که حیاتِ وحشِ روی خشکی به ما ارائه میده قیمتش چقدره؟ روی کاغذ، صد هکتار از جنگلهای بارانی ارزشش کمتر از صدهکتار از مزارعِ پالمِ روغنیه.
ولی اگه میخوایم تغییر ایجاد کنیم، باید تعریفِ خودمون رو از ارزش تغییر بدیم. عوضِ اینکه زمینها رو بر حسبِ نوعِ محصولاتی که میتونیم توشون بکاریم ارزشگذاری کنیم، بهتره برحسبِ تنوعِ زیستی‌شون ارزشگذاری کنیم. اگه این اتفاق میفتاد، پدیده‌ی شومِ جنگل‌زدایی خیلی زود متوقف میشد.
با این حال، این راه حلها بازم کافی نیستن. در بخشِ آخر از این خلاصه‌ی صوتی، یاد میگیریم که چطور به سمتِ انرژی‌های پاک بریم و محیطِ زیست‌مون رو سرسبز نگه داریم.
---------------------------------------------
رفتن به سمتِ انرژی‌های پاک مهمترین کاریه که میتونیم برای داشتنِ یه آینده‌ی باثبات‌تر و قابلِ‌تحمل‌تر انجام بدیم.
برای اینکه روندِ آسیبهایی که تا الآن به کره‌ی زمین زدیمو کُند و در خوشبینانه‌ترین حالت،‌ متوقف کنیم، ناچاریم به روشهای قدیمی برگردیم و عوضِ جدایی از طبیعت، سعی کنیم بخشی از اون باشیم.
این به این معنا نیست که تکنولوژی رو کنار بذاریم و مثلِ انسانهای اولیه زندگی کنیم. اتفاقاً تکنولوژی توی ایجادِ ثبات در جهان، نقشِ خیلی مهمی ایفا میکنه، و اگه قراره از سوختهای فسیلی به سمتِ انرژی‌های پاک بریم، باید از تکنولوژی به بهترین وجهی استفاده کنیم، و این اصلاً غیرممکن نیست. خیلی ازکشورها مثلِ آلبانی و ایسلند و پاراگوئه تمامِ انرژیِ موردِ نیازشون رو بدونِ سوختهای فسیلی دارن تأمین میکنن. فقط یه مقدار اراده میخواد.
پیشرفتِ بشری تا اینجای کار در گروِ سوختهای فسیلی بوده. از دهه‌ی 1950 به این‌سو، ما به اندازه‌ی چند میلیون سال، کربن‌دی‌اکسید واردِ اتمسفر کرده‌یم.
جوری بی‌محابا از سوختهای فسیلی استفاده کردیم که بحرانی ترین چالشِ تاریخِ بشر واسه‌مون رقم خورده. حالا کمتر از یک دهه فرصت داریم تا به سمتِ انرژی‌های پاک بریم که از منابعِ طبیعی مثلِ خورشید و باد و امواج گرفته میشن. تا همینجاشم دمای میانگینِ کره‌ی زمین رو یک درجه‌ی سانتی‌گراد افزایش دادیم. اگه دوست داریم زنده بمونیم، ابداً نباید اجازه بدیم این میزان از یک و نیم درجه بیشتر بشه. و مطمئن باشید تا یک دهه‌ی دیگه این اتفاق میفته، مگر اینکه دست به اقداماتِ بازدارنده بزنیم.
درسته که تا حالا گامهایی در این زمینه برداشتیم، اما هنوز از تکنولوژی این وسط خبری نیست. جدی‌ترین معضلی که باهاش مواجهیم اینه که چطور خودمونو از قیدِ‌ شرکتهای قدرتمندِ نفت و بنزین خلاص کنیم. در حالِ حاضر، تمامِ دولتها و شرکتهای بزرگ به سوختهای فسیلی وابسته‌ان.
چطور میشه از این وضعیتِ زیانبارِ فعلی فاصله گرفت؟ اکثرِ مردم موافقن که مالیات بستن به گازِ کربن بهترین راه برای کاهشِ وابستگی به سوختهای فسیلیه، چون در این صورت، هر شرکت و مؤسسه‌ای که کربن دی اکسید تولید میکنه، مجبوره جریمه‌ی نقدی پرداخت کنه. سوئد در دهه‌ی 1990 یه همچین مالیاتی رو وضع کرد، و از اون زمان تا حالا، خیلی از بخشهای این کشور سوختهای فسیلی رو کنار گذاشته‌ن.
تکنولوژیِ جذبِ کربن، که با استفاده از اون بتونیم کربنِ هوا رو بگیریم و یه جا حبسش کنیم هم می‌تونه نویدبخش باشه. ولی از همه بهتر، تکنولوژیِ طبیعیِ جذبِ کربنه که طبیعت در اختیارمون قرار داده، یعنی گیاهان. اگه ما طبیعت رو احیا کنیم، مقادیرِ هنگفتی از گازِ کربن دی اکسید رو میشه از اتمسفر پس گرفت. و این همون جاییه که باید رووش سرمایه‌گذاری کنیم. و چنانچه به آینده‌ی خودمون روی این کره‌ی خاکی علاقه‌مندیم، « مجبوریم» رووش سرمایه‌گذاری کنیم.


خلاصه صوتی کتاب زندگی روی سیاره ما

برای دسترسی دائمی به خلاصه صوتی کتاب زندگی روی سیاره ما و تمام 365 کتاب‌ (از طریق اپلیکیشن و کانال تلگرام)، کافیه یک بار اشتراک 365 بوک رو دریافت کنید. این کتاب‌ها به شما کمک میکنن در تمام زمینه‌های زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کنید و روز به روز پیشرفت کنید.
پیشنهاد ما اینه که از زمان‌های مرده (موقع رانندگی، آشپزی و ...) استفاده کنید و روزی به یک خلاصه کتاب گوش کنید.
راستی، ما برای خلاصه صوتی مجموعه 365 کتاب‌ خودمون، یک مبلغ کوچیک دریافت می‌کنیم که صرف هزینه‌های 365 بوک میشه و به معنای حمایت شما از این پروژه هست.

خلاصه کتاب های مشابه « کتاب زندگی روی سیاره ما »

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...