0
{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

خلاصه رایگان

از {{model.count}}

کتاب بزرگترین نمایش روی زمین

نویسنده: ریچارد داکینز

دسته بندی: کتاب های خودآگاهی و خوشبختی کتاب های فلسفه و تاریخ

زندگی امروز و عظمتی که هر روز بدون اینکه خیلی بهش توجه کنیم، به تماشاش نشستیم، قابل تامل و ستایشه. اما شاید بزرگترین قدمی که میتونیم برای درک این عظمت و شگفتی برداریم، اینه که حیات رو بشناسیم و بدونیم چجوری به همراه بیش از 2 میلیون گونه جانوری مختلف و حیرت انگیز تا اینجا رسیدیم. این پادکست، کنکاشی جذاب و هیجان انگیز در میلیاردها سال حیات این کره خاکیه و درک عمیقی از چرایی و چگونگی زندگی بهمون میده.

 پس تو این سفر پرماجرا همراهمون باشید.

خلاصه متنی رایگان کتاب بزرگترین نمایش روی زمین

برای شروع، نژادهای متنوع سگ‌ها رو در نظر بگیرید، از سگ‌های با هیبتی مثل گریت دین (Great Dane) گرفته، تا سگ‌های کوچک اندامی مثل شیهواهوا (Chihuahua) یا داشهوند (Dachshund) +پا کوتاه. هرچند که تفاوت‌های ظاهری این سگ‌ها از زمین تا آسمونه، اما نکته جالب اینه که همشون از نسل گرگ هستند.
تنوع بالای نژادهای سگ امروزی، نتیجه اقدامات و تلاش های ما آدماست. به عبارت دیگه، اینکه الان نژادهای مختلفی از سگ ها رو داریم، در نتیجه فرایندیه که بهش میگیم: «انتخاب مصنوعی». در طی هزاران سال آدما سگ های به خصوصی رو انتخاب کردن و اون ها رو با نژادهای مشخصی ترکیب کردن تا در نهایت به ویژگی های مورد نظرشون تو نسل های بعدی سگ ها برسن. قضیه برای کلم ها هم همینجوریه و ترکیب انواع کلم ها، باعث شده طعم های مختلفی رو به دست بیاریم.
در واقعیت، انتخاب ژن های به خصوصی، باعث میشه ما تغییرات جدیدی رو شاهد باشیم. ژن های مشخصی تعیین میکنن که طول پای یه سگ چقدر باید بشه یا اینکه یه کلم چه طعمی باید بده. دلیلش هم اینه که بدن یه موجود زنده، بر اساس دستور العمل هایی رشد میکنه که توسط ژن ها در مرجله جنینی تعیین و مشخص شدن.  
ژن ها از طریق بازتولید به نسل های بعدی منتقل میشن. بازتولید فرایندیه که در اون، فرزند نصف ژن هاش رو از مادر و نصف دیگه رو از پدرش دریافت میکنه. در نتیجه ادغام ژن های پدر و مادر، فرزندان منحصر به فرد با ژن ها و ویژگی های منحصر به فرد متولد میشن.
در فرایند انتخاب مصنوعی، پدر و مادر با دقت تمام انتخاب میشن. چون در نهایت هدف اینه که ژن های مطلوب برای ایجاد ویژگی های مورد نظر از والدین به فرزند انتقال داده بشن. فرایند ترکیب کردن و انتقال ژن ها یا همان انتخاب مصنوعی، باعث شده تا گونه های کاملا متفاوتی از نژادهای سگ رو داشته باشیم، به عنوان مثال، از یه گرگ برسیم به نژاد شیهواهوا و از یه کلم وحشی به یه گل کلم خوش رنگ و خوش طعم.
========================-
تنوع بالای زندگی در دنیای امروز در نتیجه جدا شدن جمعیت از هم و تکامل در محیط های جدا از همه
زندگی روی زمین به طرز حیرت انگیزی متفاوت و سرشار از گونه های جانوری مختلفه که در انواع و اقسام محیط زیست‌ها پراکنده شدن. هر کدوم از این گونه ها، به نوعی با همدیگه ارتباط فامیلی دارن، کافیه به اندازه کافی در زمان به عقب بریم تا اجداد مشترکمون رو پیدا کنیم. اجدادی که همه گونه های جانوری رو با هم مرتبط میکنه.
نوادگانی که اجداد مشترک دارن، به مرور زمان از هم دور شدن و به گونه های مختلف جانوری تکامل پیدا کردن و در سطح زمین پراکنده شدن. این پراکندگی باعث شد ژن های گونه های مختلف مستقلانه و بدون اینکه با هم در ارتباط باشن، دچار تغییر و تحول بشن.
پراکندگی گونه های جانوری به چند دلیل اتفاق افتاده؛ گاهی رویدادهای بزرگ جغرافیایی مثل زمین لرزه یا سیل، تغییراتی در ظاهر سرزمین ها ایجاد کرده و باعث شده اجتماعات گونه های جانوری از همدیگه جدا بشن.
از طرف دیگه، تغییرات پوسته زمین باعث شده قاره ها به حرکت در بیان و از همدیگه جدا بشن. فسیل هایی که در آمریکای جنوبی، آفریقا، استرالیا، هندوستان و قطب جنوب پیدا شده، شباهت‌های زیادی به همدیگه دارن و این نشون میده که زمانی هم این قاره‌های از هم دور افتاده، به هم چسبیده بودن و یک قاره بسیار وسیع رو تشکیل داده بودن. با تجزیه این اَبَر قاره، اجتماعات جانوری هم از هم جدا شدن و زندگیشون انعشاب پیدا کرد.
گاهی اوقات گونه‌های جانوری از یک منطقه جغرافیایی جدا و در منطقه جدیدی مستقر میشن. این انزوا و جدا شدن، به نوعی فرصت تکامل رو برای این گونه‌ها فراهم میکنه. قبل از سال 1995، خبری از ایگواناهای سبز (Iguana) در جزیره آنگویلای کارائیب (Caribbean island of Anguilla) نبود، اما ناگهان سر و کله ایگوانا‌ها پیدا شد. ایگوانا ها نوعی مارمولک با طول حدوداً 1.5 متر هستن. دانشمندا متوجه شدن که ایگواناها از جزیره دیگه‌ای که بیش از 260 کلیومتر فاصله داره، شناور روی تکه‌هایی از چوب به جزیره آنگویلا رسیدن.
این گونه از اتفاقات عجیب و غریب به ما توضیح میده که چجوری جمعیت‌های جانوری در محیط های جدید ساکن میشن و خودشون رو به مرور زمان با شرایط محیطی اون منطقه تطبیق میدن. وقتی تعدادی از اعضای یک گونه جانوری از سایر هم خوانواده هاشون جدا میشن و در کنار گونه های جدید قرار میگیرن و باهاشون ترکیب میشن، به مرور زمان تغییراتی در چرخه زندگیشون به وجود میاد.
================================-
وجود رقابت در میان گونه‌های جانوری از طریق انتخاب طبیعی یکی از فاکتورهای تکامله
دلیل اینکه خیلی از درخت ها تمایل به رشد طولی زیادی دارن، تکامل از طریق انتخاب طبیعیه. درخت ها برای اینکه بتونن نور خورشید رو جذب کنن، با همدیگه رقابت میکنن و در نتیجه این رقابت، درخت هایی به حیات خودشون ادامه میدن که بتونن بیشتر از سایر درخت ها رشد و نور بیشتری رو جذب کنن. حالا نکته جالب اینجاست که این درخت ها، ژن برنده خودشون که باعث شده زنده بمونن رو به نسل بعدی خودشون منتقل میکنن.
انتخاب طبیعی در مبارزه بین جانوران شکارچی و طعمه ها هم قابل مشاهده هست. مثلا سرعت رو در نظر بگیرید: شکارچی ها با هدف سریع تر شدن و به دست آوردن طعمه های بیشتر، تکامل پیدا میکنن و طعمه ها هم برای اینکه شکار نشن، ناچارن سریع تر بدون. به این پدیده «مسابقه تسلیحاتی فرگشتی» گفته میشه که در نتیجش، شکارچیان سریعی مثل چیتا و طعمه های سریعی مثل غزال پدیدار میشن.
با این وجود، تکامل در یک زمینه، باعث بروز محدودیت هایی در سایر زمینه ها میشه. به عنوان مثال، غزالی رو در نظر بگیرین که برای زنده مونده ناچاره سرعت خودش رو بالا ببره. خب اگه پاهای غزال از یک حدی بلندتر بشن، ممکنه در معرض شکستگی قرار بگیرن و آسیب ببینن که این آسیب دیدگی منجر به مرگ غزال میشه. بنابراین، اگه غزال میخواد بالاترین شانس ممکن برای زنده موندن رو داشته باشه، باید به حد متعادلی از سرعت و توان بدنی برسه و ویژگی‌های فیزیکیش در راستای زنده موندنش قرار بگیره. جانورانی که تعادل در فیزیکشون به هر دلیلی به هم میریزه، شانس زنده موندن به شدت پایینی دارن.
مسابقه تسلیحاتی فرگشتی بین گونه های جانوری در مقیاس های زمانی اتفاق میوفته. هر گونه جانوری میلیون ها سال تکامل پیدا کرده و ژن های موفقش رو به نسل های بعدیش منتقل کرده تا بتونه مجهز به ویژگی هایی بشه که تا به امروز بتونن به بقاش کمک کنن. به عبارت دیگه، گونه هایی که ژن های قدرتمندی دارن، زنده موندن و خودشون رو بازتولید کردن، در حالی که گونه های فاقد ژن های برتر، از پس این کار بر نیومدن و از بین رفتن. این همون فرایند انتخاب طبیعی هست که در موردش حرف زدیم.
======================
تکامل از طریق انتخاب طبیعی در نتیجه جهش در دستورالعمل های ژن ها اتفاق میوفته
پدیده تکامل به صورت کلی در نتیجه تغییرات در ساختار و دستوالعمل های ژن ها اتفاق میوفته. اما سوال اینجاست که این دستورالعمل ها چجوری و بر چه اساسی تغییر میکنن؟
هر گونه جانوری استخر ژن منحصر به خودش رو داره. حالا استخر ژن چیه؟ فرض کنیم تمامی ژن های تمامی اعضای یک گونه جانوری رو یکجا جمع کنیم. استخر ژن نشون دهنده مجموعه‌ای از تغییرات احتمالی ژنتیکیه که ممکنه در یک گونه جانوری اتفاق بیوفته. از درون این استخره که اعضای یک گونه جانوری، ژن های خودشون رو از والدینشون دریافت میکنن.
در نتیجه مناسبات و اتفاقات مختلف، اطلاعات ژنتیکی که از والدین به فرزندان میرسه، به صورت تصادفی تغییر میکنه. به این نوع از تغییرات، جهش گفته میشه. جهش ها منبع بنیادی تغییرات جدیدی هستن که در درون حمام ژن یک گونه جانوری قرار میگیره. معمولا این تغییرات ژنتیکی تصادفی برای اعضایی که دریافتشون میکنن، بی اهمیت هستن، اما در مواقع نادری، این تغییرات باعث میشن شانس بقای گونه جانوری افزایش پیدا کنه.
جهش ژنتیکی در یک غزال، ممکنه باعث بشه که پاهای بلندتری داشته باشه و بتونه سریع تر بدوه و در نتیجه از دست شکارچی ها در امان بمونه. بنابراین، چون این ژن به بقای غزال کمک کرده و ژن موفقی بوده، به نسل بعدی غزال انتقال داده میشه. در این شرایط، جهش، به استخر ژنتیکی غزال ها اضافه میشه.
انتخاب طبیعی هم همینه، اینکه یک گونه جانوری از تغییرات ژنتیکی خودش نفع ببره واز طریق بازتولید، این ویژگی مفید رو به نسل بعدی خودش منتقل کنه. انباشته شدن ژن های مفید جدید در طی میلیون ها سال، باعث شده امروزه گونه های جانوری پیچیده ای داشته باشیم.
==============================
ویژگی های مشخصی بین گونه های مختلف جانوری مشترکه و این نشون میده همه جانورا به نوعی اصل و نسب مشترکی دارن
زندگی همه موجودات زمین با همدیگه مرتبطه. کافیه به اندازه کافی در تاریخ به عقب برگردید تا به اجدادی برسید که گونه های مختلف جانوری رو به همدیگه متصل میکنن و انسان ها رو به باکتری ها و موزها رو به کروکودیل ها ربط میدن. در واقع، کاملا ممکنه که یک درخت خانوادگی رسم کنیم که بتونه زندگی تمامی موجودات رو در شاخه ها مختلفش نشون بده که همه این شاخه ها در نهایت به یک تنه متصل شدن.
شواهدی که نشون میده تمامی موجودات تاریخچه مشترکی دارن، همه جا قابل مشاهده‌ست. اگه به اسکلت یه خفاش نگاه کنید، متوجه میشید که به طرز حیرت انگیزی شبیه به اسکلت بدن ما انسان هاست. دست خفاش درست منطبق بر ساختار دست آدماست، با این تفاوت که انگشت های دستش به شدت کشیده شدن تا بتونن به خوبی بال ها رو نگه دارن. به این شباهت اشتراکی، همولوژی (homology) گفته میشه و بر این اساس، انسان و خفاش، همولوگ (homologous) هستن.
البته فقط انسان ها و خفاش ها همولوگ نیستن؛ تمامی پستاندارا به نوعی اسکلت مشابهی دارن که نشون میده از اجداد مشترکی هستیم. فرم و تناسب این اسکلت در نتیجه تکامل و اینکه چه بخش هایی برای بقای هر گونه جانوری ضروریه، تغییر پیدا کردن. به عنوان مثال، بال ها در نتیجه تکامل استخوان های انگشت و رشد طولی و کشیده شدنشون به وجود اومدن. به مرور زمان، اسکلت پستاندارانی چون نهنگ و دولفین تغییر پیدا کرد تا این گونه های جانوری بتونن تو اقیانوس ها راحت تر زندگی کنن.
البته وقتی بررسی ها رو خیلی دقیق تر و جزئی تر انجام بدیم، می بینیم که در سطح مولکولی، شواهد با قطعیت بیشتر نشون میدن که همه موجودات از یک اصل و ریشه به وجود اومدن. کد DNA که تشکیل دهنده ژن هاست، در میان تمامی گونه های زنده یکنواخته! البته چیزی که در کد DNA یک گونه نوشته شده و به عبارت دیگه محتوای DNA هر گونه، با محتوای سایر گونه ها متفاوته، اما فرم و شکل کدی که به عنوان مثال در انسان وجود داره، کاملاً مشابه فرم کد یه قارچه. این فرم یکسان که در همه گونه های جانوری وجود داره، نشون میده همه موجودات، از یک اصل و ریشه و جد مشترک به وجود اومدن.
==========================
تغییرات تکاملی میتونن به سرعت اتفاق بیوفتن، تا حدی که خودمون بتونیم مشاهده کنیم؛ همین پدیده میتونه مهر تاییدی بر نظریه تکامل باشه
آفرینش‌گرایان یا خلقت گرا ها معمولا تو بحثاشون میگن که چون ما نمیتونیم تکامل رو به چشم ببینیم، پس همچین نظریه ای از اساس مردوده. خب واقعیت اینه که حجم بالایی از فرایند تکامل مدت ها قبل تر از حیات بشر امروزی اتفاق افتاده و در نتیجه، تکامل گرا ها مثل یک کارآگاهی که رفته سر صحنه جرم، باید به دنبال سرنخ هایی باشن که در بیش از میلیارد ها سال قبل تا به امروز باقی مونده و بعد هم باید این سرنخ ها رو به هم وصل کنن تا بتونن بفهمن چه اتفاقی افتاده.
با این وجود، تکامل فرایندی نیست که بگیم در عمق تاریخ اتفاق افتاده و دیگه به پایان رسیده. هرچند جانوران زیادی که اون ها رو به عنوان فسیل های زنده می شناسیم، در طی میلیون ها سال تغییرات کمی داشتند، در برخی از موارد فرایند تکامل رو میتونیم به وضوح در طی تنها چند دهه مشاهده کنیم. به عبارت دیگه، بر خلاف ادعای خلقت گراها، ما میتونیم تکامل رو در روز روشن و با همین چشمامون مشاهده کنیم.
در سال 1971، دانشمندا در یک کار تحقیقاتی، جمعیت کوچکی از مارمولک های یکی از جزایر مدیترانه رو به یکی از جزیره های همجوارش بردن که مارمولکی در اون جزیره وجود نداشت. در سال 2009، گروه دیگه ای از دانشمندا برگشتن به جزیره تا ببینن مارمولک ها چطوری تونستن در محیط جدید زندگیشون جون سالم به در ببرن.
دانشمندا متوجه شدن که تنها در عرض چند دهه، مارمولک هایی که به جزیره جدید منتقل شده بودن، تغییرات زیادی رو نسبت به مارمولک های جزیره اولیه پیدا کردن. مارمولک های جدید مجبور بودن رژیم غذایی خودشون رو تغییر بدن، چون تو جزیره جدید به اندازه کافی حشره نبود. به همین دلیل آرواره های مارکولک ها بزرگتر شده بود تا بتونن گیاه بخورن، همچینین سیستم گوارشیشون هم تغییر پیدا کرده بود تا بتونن غذاهای گیاهی رو هضم کنن.
نکته ای که باعث جالب تر شدن این آزمایش شده، سرعت حیرت انگیز تکامله. تنها در طی چندین دهه، تکامل باعث شکل گیری گونه جدیدی از مارمولک ها شد و همین مشاهدات به خوبی فرایند تکاملی رو ثابت میکنه.
=================-
شاخصه های زمانی که سن زمین رو اندازه میگیرن، میتونن فرایند تکامل رو اثبات کنن
با استفاده از رویدادهایی که در انجیل ثبت شده، بسیاری از خلقت گراها به این نتیجه رسیدن که زمین فقط 6 هزار سال عمر داره. به اعتقاد این افراد، چون تکامل اصلا در همچین بازه زمانی کوتاهی امکان پذیر نیست، تمامی موجوداتی که امروز در جهان مشاهده می کنیم، از همان روز ابتدایی آفرینشوون به همین شکل بودن و مستقیماً توسط خدا خلق شدن. البته، این اعتقاد خلقت گراها ساختگیه. سن واقعی کره زمین 6.4 میلیارد ساله! و این یعنی زمان کافی برای تکامل و تنوع گونه های جانوری وجود داشته.
دانشمندا میتونن با استفاده از ابزارهای مختلفی، سن سنگ های کره زمین رو تخمین بزنن. برای پیدا کردن و تعیین بازه های زمانی گسترده، به سنجه های زمانی مختلف نیاز داریم. برخی از این بازه های زمانی، چندان دقیق و قطعی نیستن، چون برای تعیینشون باید به چند میلیارد سال و نخستین دوره های پیدایش زمین مراجعه کنیم. هرچقدر در زمان جلوتر میایم هم راحت تر میتونیم دوره های مختلف زمانی رو تخمین بزنیم.
همونطور که گفتیم، سنجه هایی مختلفی برای تخمین زدن عمر زمین وجود داره. مثلا یکی از روش های ساده، شمردن حلقه هایی هست که رو سطح تنه برش خورده درخت پیدا میشه. لبته روش های دقیق تری هم وججود داره، مثل روش های مبتنی بر کربن که نشون میدن از مرگ یک گونه جانوری چه مدت زمانی گذشته.
یکی دیگه از روش های رایج تخمین سن زمین، استفاده از فسیل هاست. هر دوره جغرافیایی، لایه ای از رسوب های قابل شناسایی و منحصر به فردی رو در سطح زمین به جا گذاشته و هرچقدر به عمق بیشتر و لایه های پایین تر میرسیم، به دوران دورتری وارد میشیم. فسیل هایی که در هر لایه از رسوب ها شکل گرفتن، به یکی از گونه های جانوری تعلق دارن که در اون زمان زندگی میکرده.
از اونجایی که دانشمندا میتونن سن یک سنگ رو تشخیص بدن، سن فسیل ها و گونه جانوری که این فسیل رو ایجاد کرده هم تعیین پذیره. با بررسی همین فسیل ها بوده که دانشمندا فهمیدن تکامل روی کره زمین، میلیاردها سال قدمت داره، نه 6 هزار سال!
==========================
شکل‌های جدید حیات آثار و علائمی در خودشون دارن که زمانی متعلق به اجدادشون بوده و نشون میده که زندگی در مدت زمان زیادی تکامل پیدا کرده.
به عنوان مثال در زیر پوست بدن انسان، یک دم مخفی شده که خب این سوال رو برامون پیش میاره که چرا چنین عضو بی فایده ای باید اونجا قرار داده بشه؟
در اینجا، باید گفت که این نواقص، به نوعی گواهی بر تاریخچه تکاملی گونه انسانه. در بدن ما، انواع نواقص و نشانه ها وجود دارن که اونا رو از اجدادمون به ارث بردیم. به عنوان مثال، مور مور شدن، باقی مانده یه فرایند حیاتی در گذشته انسان هاست که در طی اون، موهای بدن سیخ میشن و میخوابن تا دمای بدن کنترل بشه. خب امروزه انسان ها نسبت به اجدادشون به شدت کم مو شدن و همچین فرایندی دیگه کاربردی برامون نداره.
وقتی یک عضو بدن مثل چشم بخواد تکامل و توسعه پیدا کنه، لازمه که سایر اعضای بدن هم با تغییراتش هماهنگ و سازگار باشن. چشم انسان در نتیجه میلیون ها سال تکامل شکل گرفته، اما هنوز هم بی نقص نیست و با ایده‌آل بودن فاصله داره. در واقع، ما برعکس می‌بینیم. حالا مغز ما برای اینکه بتونه اطلاعات رو به درستی دریافت کنه، خودش رو تغییر داده تا بتونه تصویر دریافتی چشم رو برعکس کنه.
پرنده هایی که توانایی پرواز ندارن هم آثاری از اجداد پرنده خودشون به یادگار دارن. در هر صورت، همه پرنده ها از نوادگان گونه هایی هستند که میتونستن پرواز کنن. پرنده هایی که با توجه به منطقه و شرایط زندگیشون دیگه نیازی به پرواز کردن نداشتن، توانایی پرواز کردن رو به مرور زمان از دست دادن، اما همچنان اعضای کوچک و ناقصی از بال های اجدادشون رو روی بدنشون حمل میکنن. بدن این گونه های جانوری، به نوعی به تاریخچه تکاملشون خیانت کرده!
=========================
فسیل ها مدرکی قطعی و قابل اعتماد برای اثبات تکامل زندگی هستند، هرچند که خلقت گراها به وجود نواقص و خلاهایی در تئوری تکامل اشاره میکنن
یکی از مهم ترین و اصلی ترین شواهدی که تئوری تکامل رو اثبات میکنه، فسیل ها هستند. بدن گونه های جانوری باستانی در فسیل ها سرنخ هایی هستند که نشون میدن زندگی روی زمین چطوری تکامل پیدا کرده.
با این وجود، خلقت گراها فسیل ها رو یک نقص و شکاف در تئوری تکامل میدونن. به عقیده این افراد، فسیل ها نمیتونن ارتباط بین گونه های جانوری که تکامل پیدا کردن رو نشون بدن و هر فسیل به تنهایی نشون دهنده گونه جانوری هست که ممکنه روزی زندگی میکرده و منقرض شده و نمیشه این گونه های باستانی رو به گونه های جانوری امروزی ربط داد. در واقع، بین فسیل ها و گونه های امروزی، نمیشه ارتباط برقرار کرد و گمشده های زیادی بین این دو وجود داره. به عنوان مثال، برخی از خلقت گراها، به نبود فسیل «کُرواُردک» که بتونه کروکودیل ها رو به اردک ها ربط بده ایراد وارد میکنن.
اما خب مسئله اینه که این خلقت گراها، از مسئله تکامل و اینکه یک گونه جانوری چطوری تکامل پیدا میکنه، برداشت های نادرستی دارن. هیچ گونه جانوری در دنیای امروز، به صورت مستقیم از گونه دیگه ای به وجود نیومده؛ بنابراین، نمیشه فسیلی پیدا کرد که دقیقا بین دو گونه جانوری مختلف قرار بگیره. هیچ کرواردکی در هیچ زمانی وجود نداشته. کافیه به اندازه کافی به گذشته برگردید تا بتونید جدّی پیدا کنید که بین هر دو گونه مشترک باشه. اما وقتی اون جد مشترک رو پیدا کردید، متوجه میشید که ترکیبی از کروکودیل و اردک نبوده و اصلا شکل ظاهری کاملا متفاوتی نسبت به هر شکل امروزی هر دو گونه داشته.
اتفاقا در واقعیت هم، فسیل های بینابینی زیادی وجود دارند که وجود مسیرهای تکاملی گونه های جانوری رو اثبات میکنن. نمونه هایی از فسیل های کشف شده نشون میدن که زندگی چطوری از دریاها شروع شده و گونه های جانوری وارد خشکی شدن و در نهایت به دوزیست ها، خزندگان، پرندگان و پستانداران تکامل پیدا کردن.
حتی فسیل هایی کشف شدن که نشون میدن چطوری برخی از پستاندارها مثل نهنگ ها و دولفین ها بار دیگه به دریاها برگشتن. وقتی تئوری تکامل رو به خوبی و بدون تعصب درک کردیم، اون وقت مشاهده این فسیل ها تردیدی در ما ایجاد نمیکنه که حیات امروزی زمین در نتیجه میلیاردها سال تکامل اتفاق افتاده.
===============================-
خیلی از آدما نسبت به پذیرش تکامل بی میل هستن، با این وجود، مسئله این نیست که ما چی فکر میکنیم و چی دوست داریم، مسئله علمی بودن این واقعیت هست.
از زمانی که کتاب چارلز داروین (Charles Darwin) با عنوان «خاستگاه گونه‌ها» در سال 1859 منتشر شد، سیلی از مدارک و شواهدی کشف شد که تئوری تکامل از طریق انتخاب طبیعی داروین رو تایید میکنه. به عنوان مثال، دانش ژنتیک روز نشون داد که ویژگی ها و صفات والدین چطوری به فرزندانشون انتقال پیدا میکنه.
اما با این وجود، تئوری تکامل همچنان توسط گروه های مختلفی که درک درستی ازش ندارن یا دانش کمی در موردش کسب کردن، مورد حمله و تهاجم قرار میگیره. این گروه ها رو میشه به نوعی «منکران تاریخ» دونست. این افراد واقعیت هایی رو رد میکنن یا نادیده میگیرن که در عمل اثبات شده. در هر صورت، این گروه ها جمعیتی در حدود نصف جمعیت امریکای شمالی رو دارن و در نتیجه، صداشون با قدرت شنیده میشه.
کاملا مشخصه که تئوری خلقت گرایی تلاش میکنه تئوری تکامل رو رد کنه، اما جدای از این ها، دلایل دیگری هم وجود داره که آدما به خاطرشون دوست ندارن حقیقت رو بپذیرن. این افراد دوست دارن طرز نگاه «زنجیره کلان هستی» رو به دنیا داشته باشن که بر اساسش، حیات دارای سلسله مراتبه و گونه هایی مثل انسان بالاتر از سایر گونه ها مثل حشرات قرار میگیرن.
این اعتقاد که برخی از جانوران ذاتا ارزشمندتر از سایر گونه های هستن، در مغایرت با تئوری تکامله که میگه تنها هدف گونه های جانوری، حفظ بقا و بازتولیده و زنده موندن یک گونه باعث نمیشه نسبت به سایر گونه ها برتری داشته باشه. برخی ها هم تصور میکنن که فرایند تکاملی طبیعت، بی رحمه و برای درد و رنج گونه های حیات اهمیتی قائل نیست.
اما به صورت کلی فرقی نداره و در هر صورت، هر دلیلی که برای انکار تکامل بیاریم، اشتباهه. تکامل یک حقیقته و حجم زیادی از شواهد و مستندات علمی دقیق از این تئوری حمایت میکنن. شواهدی که هم در گونه های زنده امروزی و هم در گونه های از بین رفته و فسیل شده، به وضح قابل مشاهده هست. تکامل حیرت برانگیز زندگی به واقع، بزرگترین نمایش در روی کره زمینه و البته، تنها نمایشی که میشه با نگاه به هر گوشه و کناری از دنیا رایگان تماشا کنیم. امیدواریم از شنیدن این خلاصه کتاب لذت برده باشید.


خلاصه صوتی کتاب بزرگترین نمایش روی زمین

برای دسترسی دائمی به خلاصه صوتی کتاب بزرگترین نمایش روی زمین و تمام 365 کتاب‌ (از طریق اپلیکیشن و کانال تلگرام)، کافیه یک بار اشتراک 365 بوک رو دریافت کنید. این کتاب‌ها به شما کمک میکنن در تمام زمینه‌های زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کنید و روز به روز پیشرفت کنید.
پیشنهاد ما اینه که از زمان‌های مرده (موقع رانندگی، آشپزی و ...) استفاده کنید و روزی به یک خلاصه کتاب گوش کنید.
راستی، ما برای خلاصه صوتی مجموعه 365 کتاب‌ خودمون، یک مبلغ کوچیک دریافت می‌کنیم که صرف هزینه‌های 365 بوک میشه و به معنای حمایت شما از این پروژه هست.

خلاصه کتاب های مشابه « کتاب بزرگترین نمایش روی زمین »

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...