0
{{item.title}} {{item.subtitle}}
{{item.total|number}} تومان
حذف
سبد خرید شما خالی است.

خلاصه رایگان

از {{model.count}}

کتاب همه پادکست دارند، جز شما

نویسنده: جاستین، تراویس و گریفین مک‌الروی

دسته بندی: کتاب های موفقیت کتاب های کارآفرینی کتاب های مقابله با کمالگرایی

کتابِ همه‌ پادکست دارند، در اصل یه راهنمای عملی و جذابه تا شما هم بتونین پادکستِ خودتونو بسازین. ساختِ پادکست الزاماً چیزِ ترسناکی نیست. حتی اگه سرمایه‌ی کمی دارین و دانشِ فنی‌تون در این زمینه زیاد نیست، بازم میتونین با یه ذره تلاش و پشتکار محصولِ خوبی تولید کنین.

خلاصه متنی رایگان کتاب همه پادکست دارند، جز شما

اولین شرطِ ساختِ پادکستی که همیشه آرزوشو داشتین، اینه که از شکست نترسین
سالِ 2010، سه تا برادر به اسمای جاستین، تراویس و گریفین مک‌الروی، یه پادکست ساختند به اسمِ «من، برادرم، و برادرم». اونا نه مهارتِ خاصی در این زمینه داشتن، نه اونجوری که خودشون میگن، استعدادِ خارق العاده ای. با این حال، الآن بعد از گذشتِ 10 سال، چندین پادکستِ درجه‌ یک تولید کرده‌ن و دائم به جاهای مختلفِ آمریکا میرن و جلوی جمعِ کثیرِ مخاطبا و هوادارا، پادکستِ زنده اجرا میکنن.
اینکه چطوری به اینجا رسیدن، سؤالیه که در ادامه بهش جواب میدیم. توی این خلاصه‌کتاب، تمامِ چم و خمِ تولیدِ پادکستو یاد میگیرین، از انتخابِ موضوع بگیرین تا ادیتِ نهایی. برای این کار، نه پولِ آنچنانی میخواین نه تخصصِ خاصی. تنها چیزایی که لازم دارین یه ایده‌ی منحصربه‌فرده که شما رو به وجد بیاره، و یه مقدار پشتکاره تا حتی درصورتِ شکست هم سرسختانه به حرکتتون ادامه بدین.
اگه میخواین بدونین یه کمددیواری رو چطوری میشه تبدیل به یه استودیوی عالی کرد،
چطوری میتونین دغدغه‌های خاص‌تونو تبدیل به پادکستهای جذاب کنین،
و چرا استمرار کلیدِ جمع کردنِ مخاطبای وفاداره،
تا آخرِ این خلاصه کتاب با ما همراه باشین.
========================
درباره‌ی چیزی پادکست بسازین که همه‌ی فکر و ذکرتون شده‌.
خب، شما اینجایین که پادکست بسازین. اما از کجا باید شروع کرد؟ یه لحظه فکر کنین ببینین چه چیزایی به فکر و ذکرِ مدامِ شما تبدیل شده‌ن؟ چه چیزایی هستن که وقتی درباره‌شون صحبت میکنین گُل از گلتون  میشکفه؟ اون چیه که وقتی درباره‌ش توی اینترنت سرچ میکنین دیگه از هزارتوش به این راحتیا بیرون نمیاین؟
برای جاستین مک‌الروی، اون چیزی نبود جز ویدیوهای آموزشِ مهارتهای شغلی. برای شما ممکنه جفت‌یابیِ شاپرکها باشه یا هرچیزِ دیگه ای. شوق و علاقه چیزی نیست که بشه اداشو درآورد. و همین انگیزه و شوقِ سرشاره که مخاطبتون رو جذبِ خودش میکنه.
بعد از اینکه موضوعتون رو انتخاب کردین، شروع کنین به جست‌وجو تا ببینین چه مطالبِ‌ دیگه ای درباره‌ی اون موضوع وجود داره. پادکست الان بابِ روزه و تا به امروز حدودِ 850 هزار پادکست توی دنیا در دسترس قرار گرفته. پس اگه یه موضوعِ مشهور مثلِ مجموعه‌ی تلویوزیونیِ بازمانده رو برای پادکستتون انتخاب کردین، احتمالِ اینکه کسای دیگه ای هم قبلاً به همین موضوع پرداخته باشن خیلی زیاده.
اگه بررسی‌هاتون نشون میده چندین نفر دیگه قبلاَ در این باره پادکست ساختن، شاید بهتر باشه توی انتخابِ موضوع تجدیدِ نظر کنین. یا اینکه سعی کنین موضوعو از یه زاویه‌ی جدیدی ببینین. چون مهمتر از خودِ موضوع، رویکردِ خاصِ شما به اونه. پس حتی اگه پنج تا پادکست هم تا الان درباره‌ی مجموعه‌ی بازمانده ساخته شده، باز شما میتونین از یه زاویه‌ی جدید واردِ موضوع بشین، مثلاً استراتژیِ پشتِ این مجموعه و اینکه توی فصلهای مختلف، این استراتژی چه تغییری کرده.
وقتی قراره روی یه زاویه‌ی خاص تمرکز کنین، تمامِ تخصصهایی که دارینو به کار بگیرین، مثِ جاستین و همسرش، سیندی (Sydnee). اونا برای ساختِ یه اثر درباره‌ی تاریخِ ناشناخته‌ی پزشکی، از تخصصِ سیندی به عنوانِ پزشک بهره گرفتن. اگه دانش یا مهارتِ خاصی دارین، حتماً ازش استفاده کنین.
بعد از اینکه موضوعو انتخاب کردین، حالا باید اونو در قالبِ یه عبارتِ تبلیغاتیِ یک‌جمله‌ای دربیارین. باید مطمئن بشین که دیگران با همون یه خط، موضوعِ پادکستِ شما رو میفهمن و به دوستاشونم میگن. یکی از پادکستهای جدیدِ برادرانِ مک‌الروی اسمش اینه: «سه نابازیگر که سعی دارند راهِ خود را به صنعتِ سینما باز کنند.» همین یه خط کافیه تا شما تصمیم بگیرین به این پادکست گوش بدین یا نه.
بعد از اینکه موضوع، زاویه و عنوانِ یک‌خطی رو برای پادکستتون انتخاب کردین، دو تا سؤال از خودتون بپرسین: اول اینکه: آیا حاضرین ارزشمندترین داراییِ خودتون یعنی زمانتونو صرفِ ساختنِ این پادکست بکنین؟
و سؤالِ دوم اینکه: اگه کسِ دیگه ای این پادکستو میساخت، شما از شنیدنش لذت میبردین؟
اگه جوابتون به هر دو سؤال مثبته، پس تا پیروزی فاصله‌ای ندارین. با ما همراه باشین تا چم و خمِ مراحلِ پیش‌تولیدو بهتون بگیم.
----------------------------------------
برای پیدا کردنِ مخاطبِ وفادار، باید تو کارتون استمرار داشته باشین
اسمِ آخرین پادکستی که به شنیدنش اعتیاد پیدا کرده بودین چی بود؟ آیا تو مسیرِ رفت و برگشت از خونه و محلِ کار مدام بهش گوش میدادین؟ موقعِ باغبانی و آخرِ هفته‌ها چطور؟
گوش دادن به پادکست یه رفتارِ اعتیادآوره. به این معنا که آدما دوست دارن این کارو توی زندگیِ روزمره‌شون بگنجونن و اونو به یه فعالیتِ همیشگی تبدیل کنن. وقتی شما یه پادکست تولید میکنین برای شنونده‌تون یه سری انتظارات ایجاد میکنین. اگه هفته به هفته این انتظاراتو برآورده کنین، میتونین مخاطبای وفادار و پیگیری برای خودتون دست و پا کنین.
وقتی که شروع به ساختِ پادکست میکنین، چندتا تصمیمِ مهم هست که باید درباره‌ی ساختارِ اثرتون بگیرین. یکی از این تصمیمات اینه که آیا میخواین به تنهایی اجراش کنین یا وردست میخواین؟ اگه پادکستتون قراره یه بیوگرافیِ پر از اطلاعات باشه، وجودِ یه صدای دیگه توی پادکست فقط میتونه باعثِ حواس‌پرتی بشه. ولی اگه پادکستتون نقدِ خودمونیِ فیلمه، داشتنِ یه هم‌صدا میتونه به بانشاط‌شدنِ اجرا کمک کنه و بیانگرِ دیدگاههای مخالف باشه. فقط حواستون باشه که همصدای شما هم به اندازه‌ی شما نسبت به پروژه و محتواش متعهد باشه و به صورتِ بلندمدت با شما همکاری کنه. تغییراتِ یهویی وسطِ مجموعه‌ها معمولاً باعثِ سردرگمیِ شنونده میشه.
سؤالِ مهمِ بعدی اینه که مدت‌زمانِ پادکستتون چقدر میخواین باشه؟ اینم باز کاملاً به محتوای پادکست بستگی داره. بعضی از اجراها، فقط با 15 دقیقه کلِ پیامشونو مختصر و مفید منتقل میکنن. ولی بعضیای دیگه، مثِ تاریخچه‌ها، نیاز به چهار پنج ساعت زمان دارن! درهرصورت، نکته‌ی مهم اینه که صرفاً برای پرکردنِ زمان، پرحرفی نکنین. زمان و توجهِ مخاطبِ شما دو تا چیزِ مقدسه. باهاشون با احترام برخورد کنین و مراقب باشین که هر یک دقیقه از پادکستِ شما ارزشِ این زمان و توجه رو داشته باشه.
ضمناً باید درباره‌ی اینکه هرچندوقت یکبار قراره اپیزودِ جدیدی بیرون بدین، واقع‌نگر باشین. آیا آمادگیِ اینو دارین که هر هفته یه بار کار بیرون بدین؟ یا اینکه هر دو هفته یه بار یا حتی ماهی یک بار براتون راحت‌تره؟ داشتنِ استمرار خوراکِ شنونده‌های وفاداره.
ساختنِ پادکست یه فرایندِ همراه با آزمون و خطاست. ممکنه تصمیم بگیرین یه پادکستِ یک ساعته بسازین، ولی متوجه بشین که اگه 45 دقیقه ای باشه، طبیعی‌تر به نظر میاد. ممکنه چندین اپیزود بسازین و کلی اشتباه کنین تا بالاخره بفهمین چی برای شما جواب میده. ولی همین که به یه فرمولِ خوب رسیدین، دیگه همونو بچسبین.
---------------------------------------------------------
ژانرِ کارتون هرچی که هست، هدفتون سرگرم کردنِ مخاطب باشه.
تا حالا شده یه پادکست با موضوعِ خیلی جذاب انتخاب کرده باشین اما وسطای پخش، چُرتتون گرفته باشه و مجبور شده باشین قطعش کنین؟
حتی جذابترین محتواها هم اگه با بیانِ مناسبی گفته نشن میتونن بی‌مزه باشن. هروقت دنبالِ این بودین که چجوری اطلاعاتِ موجود در پادکستو ارائه بدین، اول از همه از خودتون بپرسین اصلی‌ترین هدفِ پادکست چیه؟ آیا قصد دارین دیگرانو بخندونین؟ یا میخواین درباره‌ی یه موضوعِ مهم بهشون اطلاعات بدین؟ هدفی که شما از ارائه‌ی پادکست دنبال میکنین توی انتخابِ محتوا و نحوه‌ی ارائه‌ی اون تأثیرِ زیادی داره. فرقی هم نمیکنه که اون پادکست یه مصاحبه باشه یا یه روایتِ‌ تاریخی.
جاستین و سیدنی مک‌الروی یه پادکست دارن به اسمِ «جراح» درباره‌ی تاریخِ پزشکی. این اجرا شنونده‌ها رو به عجیب‌ترین درمانهای پزشکیِ طولِ تاریخ میبره. ولی چیزی که این خونواده همیشه مدِ نظر داشتن این بود که هدفِ اصلیِ اونا سرگرم کردنِ شنونده‌هاست، نه دادنِ اطلاعاتِ مفصلِ تاریخی.
واسه همین، تمامِ تلاششونو کردن تا به جای اینکه صرفاً یه سری حقایقِ تاریخی رو کنارِ هم بچینن، داستانهایی تعریف کنن که واقعاً جذاب باشن. بنابراین توی انتخابِ اطلاعاتی که قرار بود ارائه بدن خیلی وسواس به خرج دادن. اگه اطلاعاتی پیدا میکردن که نَقلش جذاب و داستانگونه نبود، رهاش میکردن.
یه راهِ عالی برای اینکه شنونده‌ها رو مجذوب نگه داریم اینه که اجرا رو به بخشهای قابلِ پیش‌بینی تقسیم کنیم. تمامِ اجراها یه مقدمه دارن، که تو این بخش ما به شنونده‌ها عنوانِ اجرا رو میگیم و اینکه پادکستِ ما درباره‌ی چیه. بعد از مقدمه، نوبتِ بخشِ میانی میرسه که اصلِ مطلبه. بخشِ میانی میتونه خودش به چندتا لقمه یا بخشِ کوچیکتر تقسیم بشه. مثلاً توی یه بخش میتونین صدای شنونده‌هاتونو پخش کنین، توی یه بخشِ دیگه میتونین با همکارتون درباره‌ی یه موضوعِ داغ گفت‌وگو کنین و الی آخر.
داشتنِ بخشهای ازقبل‌تعیین‌شده باعث میشه شنونده‌هاتون بدونن چه انتظاری باید از شما و اجراتون داشته باشن. به شما هم به عنوانِ مجری کمک میکنه تا جذابیتِ اجرا رو حفظ کنین. هرجا دیدین یه بخش داره زیاد کش‌دار میشه، میتونین برین بخشِ بعدی تا پویاییِ اجرا رو حفظ کنین.
اجرای شما با پایان‌بندی تموم میشه، یعنی همونجایی که شما با شنونده خداحافظی میکنین، تبلیغِ باقیِ پادکست‌هاتونو میکنین یا یه چشمه از اپیزودهای آینده‌تونو پخش میکنین و از شنونده‌ها خواهش میکنین که عضوِ کانالتون بشن. این قسمتا باید مختصر و مفید باشه وگرنه شنونده‌ها از خیرش میگذرن.
با یه ساختارِ مناسب و روایتگریِ خوب حتی ناشناخته‌ترین اطلاعاتم جذابیت پیدا میکنن.
---------------------------------------
کمددیواری‌تونو تبدیل به یه استودیوی عالی کنین
خب، تا اینجای کار شما دربار‌ه‌ی محتواتون تحقیق کردین، درباره‌ی داشتنِ یه همصدا تصمیم گرفتین، و ساختارِ اجراتونو مشخص کردین. خب، چطور میخواین پادکستتون رو ضبط کنین؟
شاید دلتون بخواد همه‌شو با گوشی‌تون ضبط کنین، ولی متأسفانه کیفیتِ ضبطِ گوشی‌ها اونقدرا بالا نیست. شاید راهِ عاقلانه‌تر این باشه که یه مقدار روی تجهیزاتِ اولیه سرمایه‌گذاری کنین. نگران نباشین. با این کار ورشکست نمیشین.
اولین چیزی که نیاز دارین یه میکروفونه. میکروفونِ خوب همیشه نباید گرون باشه. با 100 دلار هم میشه یه میکروفونِ بدردبخور خرید. برای شروع، بهتره یه میکروفونِ یواس‌بی‌دار بخرین که بشه مستقیماً به کامپیوترتون وصلش کنین.
اگه حرفه‌ای‌تر هستین یا میخواین با چندتا میکروفون صداتونو ضبط کنین، میکروفونِ XLR میتونه بهترین گزینه‌ی شما باشه. میکروفونهای XLR مستقیماً‌ به کامپیوتر وصل نمیشن و برای اینکه کار کنن نیاز به کابل و ساندبورد (soundboard) یا صفحه‌‌صدا دارن. با حدودِ 100 دلار میشه یا ساندبوردِ نسبتاً خوب خرید.
البته واسه میکروفون‌تون یه پایه هم نیاز دارین. و از اون مهمتر، نیاز به مکانِ ضبط کردن دارین. اگه تازه‌کارین، احتمالاً بضاعتِ یه استودیوی صوتیِ حرفه‌ای رو نداشته باشین. هیچ مشکلی نیست. هر مکانی که پر از فرش و کتاب و اثاثیه‌ی نرم باشه که صدا رو جذب کنه برای ضبط خوبه. اگه یه کمدِ دیواریِ پر از لباس داشته باشین که جای کافی برای نشستن داشته باشه و بشه درشو بست، مشکلِ مکانتون حله.
ضمناً به یه نرم‌افزارم برای ضبط و ادیتِ پادکستتون نیاز دارین. خوشبختانه بعضی از این نرم‌افزارا کاملاً رایگانن. خونواده‌ی مک‌الروی همیشه برای ادیتِ پادکستاشون روی برنامه‌ی آداسیتی (Audacity) حساب باز میکنن که یه برنامه‌ی اوپن‌سورسه. به گفته‌ی اونا، کار با آداسیتی آسونه و کلی امکانات داره که با استفاده از اونا میشه مهارتای جدیدی یادگرفت که توی بقیه‌ی نرم‌افزارای مشابهم کاربرد دارن. گریفین مک‌الروی با استفاده از همین برنامه، پادکستهای صوتیِ پیچیده‌ای مثِ اَدوِنچر زون (Adventure Zone) رو ادیت کرد.
همونطور که میبینین پول نمیتونه شما رو از برپا کردنِ اولین استودیوتون منصرف کنه. با یه میکروفونِ خوب بشینین توی کمد دیواری‌تون و یه پادکستِ خوب تولید کنین. به همین راحتی.
--------------------------------------------
اجرای خوب مستلزمِ تمرکز و اشتیاقه.
یه پادکستو که خیلی دوسش دارین در نظر بگیرین. درباره‌ی مجریش چه نظری دارین؟ احتمالاً با اون شخص واقعاً ارتباط برقرار میکنین.
گوینده یا مجری اساسی ترین رکنِ تولیدِ پادکسته. این شخص بینِ بخشهای مختلف ارتباط برقرار میکنه، بهترین احساساتو توی شنونده‌ها ایجاد میکنه و باعث میشه شنونده به موضوعِ موردِ بحث احساسِ شخصی پیدا کنه.
خب چطور یاد بگیریم که مجریِ خوبی باشیم؟ فرمولِ اسرار‌آمیزی برای این کار وجود نداره. اگه توجه کرده باشین، مجریای خوب انواع و اقسام دارن. بعضیاشون شوخ و رُک‌ان، بعضیاشون جدی و آرومن. از نظرِ مردم، بهترین مجریا اونایی‌ان که خودشون باشن. این نظر تا حدی درسته. مجری‌گریِ پادکست یه جور ایفای نقشه. بنابراین شما باید خودتون باشین، ولی پرشوروشوق‌ترین ورژنِ خودتون. همون خودی که وقتی دارین توی مهمونی داستان تعریف میکنین میاد جلو، نه اون خودِ کسلی که موقعِ صحبتِ تلفنی با مادرتون مِن مِن میکنه.
مهمترین وظیفه‌ی شما به عنوانِ مجری اینه که در طولِ پادکست تمرکزتونو حفظ کنین. برای این کار میتونین قبل از ضبط، ذهنتونو آروم کنین و عواملِ مزاحمو حذف کنین. تمامِ مرورگرها رو ببندین و گوشی‌تونو خاموش کنین تا هیچ چیز توجه‌تونو منحرف نکنه.
همزمان، باید یه گوشه‌ی کوچیک از ذهنتونو هم به این اختصاص بدین که چطور میتونین توی گفت‌وگو شرکت کنین و بهش واکنش نشون بدین تا خسته‌کننده نشه. هروقت توی گفت‌وگوها میخواستین شرکت کنین، برای شروعِ صحبتتون بگین: «بله، و...» این معناش اینه که حرفِ طرفِ گفت‌وگوتون رو تأیید کردین و حرفِ خودتونو بر مبنای اون میخواین بزنین. این کار گفت‌وگو رو پویا میکنه. گاهی به ندرت پیش میاد که احساس میکنین گفت‌وگو به جایی نمیرسه. اینجا میتونین بگین: «نه، ولی...». با این کار مسیرِ گفت‌وگو رو عمداً عوض میکنین.
یادتون باشه: یکی از مهمترین مزایای پادکست اینه که همیشه میتونین ادیتش کنین. پس تمامِ وقفه‌های خسته‌کننده یا صداهای ناخواسته‌ی پس‌زمینه رو میشه خیلی تمیز بعداً حذف کرد. راستش، ادیت مهمترین مهارتیه که شما به عنوانِ یه پادکست‌سازِ نوپا میتونین یادبگیرین. چطور این کارو انجام بدین؟ توی بخشِ بعدی بهتون میگیم.
------------------------------------------------
ادیتِ پادکست در چند مرحله باید انجام بشه.
تصور کنین یه سنگِ مرمرِ بزرگ دارین و بهتون میگن از دلِ این سنگ باید تندیسِ داوودِ میکل آنژو در بیارید. ادیتِ پادکست هم شبیهِ همینه. باید در چند مرحله برش بدین، سمباده بزنین، صیقل بدین تا اونی که میخواین از آب دربیاد.
اول باید اون قسمتایی که مطمئنین به کارتون نمیادو دور بندازین: صداهایی مثِ سرفه، صدای حیوانات، یا جمله‌ی کسی که میگه «میخوام برم سرویس». اگه این قسمتا رو در حینِ ضبط با وقفه‌های طولانی یا صداهای خاص مشخص کنین، کارتون خیلی راحت‌تر میشه.
دور انداختنِ قسمتای خیلی بد هم آسونه. چیزی که سخته، قسمتاییه که مطمئن نیستیم میخوایمشون یا نه. باید به کلِ فایل از اول تا آخر گوش بدین و ادیتهایی که به نظرتون میرسه توی هر بازه‌ی زمانی باید انجام بدینو یادداشت کنین تا بعداً اونا رو آسونتر پیدا کنین. توی گوش دادنِ اولیه چیزی رو حذف نکنین، چون ممکنه بعداً معلوم بشه بخشِ مهمی بوده و توی گفت‌وگوها بهش اشاره شده باشه.
بعد از اینکه به کلِ فایلِ ضبطی گوش دادین، میتونین کارِ ادیتو شروع کنین. اگه بنا دارین یه ضبطِ یک ساعته رو تبدیل به یه فایلِ فشرده‌ی بیست‌دقیقه‌ای کنین، بهترین راه اینه که مهمترین و جذابترین بخشها رو دستچین کنین و اونا رو کنارِ هم قرار بدین. ولی اگه میخواین یه پادکستِ گفت‌وگومحورِ نامنسجم‌تر بسازین، فقط کافیه بخشهای زاید و نامربوطشو حذف کنین.
بعد از اینکه تمامِ قسمتهای بدردبخور رو جدا کردین، حالا نوبت میرسه به مرحله‌ی صیقل دادن. باید مطمئن بشین که اتصال بینِ تیکه‌های مختلفِ پادکست طبیعیه و تو ذوق نمیزنه. میتونین اهم و اوهوم ها و من و من های بیخودی رو حذف کنین و سکوتهای بی‌جهت و ناخوشایندو دور بریزین.
توی این مرحله میتونین موسیقی هم به پادکستتون اضافه کنین. موسیقی رو از کجا پیدا کنیم؟ مطمئناً گروههای بزرگِ راک لقمه‌ی گنده‌تر از دهن‌ان. ولی میتونین با گروههای کوچیکتر ارتباط برقرار کنین و ازشون اجازه‌ی استفاده از آهنگاشونو بگیرین یا اینکه برید سراغِ آهنگای رایگان که تو سایتایی مثِ «کریِیتیو کامنز دات او آر جی» (creativecommons.org) قرار دارن، یا هم اگه خودتون دستی بر موسیقی دارین، میتونین با برنامه‌هایی مثِ گاراژ‌بند (GarageBand) ملودی‌های خودتونو بسازین.
بعد از اینکه یه نسخه‌ی خوب از پادکستتون تولید کردین، وقتشه که ارسالش کنین تا بازخوردا رو ببینین. میتونین نظرِ دیگرانو توی بخشای مختلف جویا بشین. مثلاً بپرسین: ترانزیشن‌ها یا اتصالهایی که توی پادکست انجام دادم چجوری شده؟ البته حتماً از کسایی سؤال بپرسین که به نظرشون اعتماد دارین.
وقتی بازخوردا رو گرفتین، میتونین ادیتِ نهایی‌تونو انجام بدین و از پادکستتون رسماً رونمایی کنین.
-------------------------------------------------
هاستینگِ خوب و ارائه‌ی آنلاین، دو اصلِ ضروری‌.
حالا که رنجِ تولیدِ پادکستو به خودتون هموار کردین و بالاخره اونی که میخواستینو تولید کردین، باید دنبالِ راهی باشین تا دیگرانو ترغیب به شنیدنش کنین. نمیشه که همینجوری روی دسکتاپ رهاش کنین به امونِ خدا. حتماً باید اونو به صورتِ آنلاین منتشر کنین، وگرنه از موفقیت خبری نیست.
اولین و مهمترین مرحله پیدا کردنِ سرویس‌ِ هاست یا میزبانه، یعنی یه سرورِ بزرگ که پادکستِ شما بتونه به حیاتِ خودش ادامه بده. تغییرِ هاست خیلی دنگ و فنگ داره. پس بهتره برای پیدا کردنِ یه میزبانِ خوب یه خرده زمان بذارین. چیزایی که باید در نظر داشته باشین یکیش اینه که آیا این سرور باسابقه‌ست؟ آیا بقیه‌ی پادکست‌سازها ازش راضی بوده‌ن؟ بهتره اونی رو انتخاب کنین که امتحانِ خودشو پس داده باشه.
ضمناً میزبانی از پادکستِ شما هزینه‌هایی داره که باید اونا رو هم در نظر بگیرین. البته بعضیاشون برای شما که تازه‌کارین آپلودِ رایگان در اختیار قرار میدن. بعضی دیگه از شرکتهای هاستینگ هم امکانِ استفاده از شبکه‌ی تبلیغاتو به شما میدن و شما میتونین توی اجراهاتون آگهی‌های تبلیغاتی رو هم بگنجونین.
یکی دیگه از چیزایی که باید توی انتخابِ سرویسِ میزبان مدنظر قرار بدین تحلیلهاست. آیا سرویسی که ازش استفاده میکنین درباره‌ی اینکه پادکستتون چندبار دانلود شده بهتون اطلاعاتِ مفیدی میده؟ آیا نشون میده شنونده‌هاتون اهلِ کجان؟ خونواده‌ی مک‌الروی با استفاده از همین دست داده‌ها اپیزودهاشونو ارتقا میدن و تصمیم میگیرن که اجراهای زنده‌شونو کجاها برگزار کنن.
و بالاخره، آخرین نکته‌ای که باید در نظر بگیرین اینه که این سرویسِ میزبانی که انتخاب کردین چقدر توی دیده‌شدنِ کارتون تأثیر داشته؟ آیا جزئیاتِ پادکستتونو به وضوح توی وبسایتش نشون میده؟ آیا استفاده ازش لذت‌بخشه؟ آیا پلیرِ مخصوص داخلِ خودش داره که مردم بتونن به راحتی پادکستتونو گوش کنن؟
وقتی سرویسِ میزبانِ مناسبی رو انتخاب کردین، مرحله‌ی بعدی ثبتِ پادکست هاتون داخلِ پلتفرمهای بزرگه، مثلِ اپل پادکستس (Apple Podcasts) یا اسپاتیفای (Spotify). این پلتفرمها مثِ دفترچه‌تلفن واسه پادکست های شما می‌مونن و اونا رو برای میلیونها نفر دست‌یافتنی میکنن. ثبتِ پادکست توی این پلتفرمها رایگانه، ولی حواستون باشه که اطلاعاتِ پادکستتونو با دقت ثبت کنین و اونو توی دسته‌بندی مناسبی قرار بدین.
حالا که مطمئن شدین دیگران میتونن پادکستتونو پیدا کنن، زمانش رسیده که مخاطب برای خودتون بسازین. اگه کسی کامنتی براتون نوشت، وقت بذارین و به متنش جواب بدین. به مخاطبتون اطمینان بدین که به بازخوردها توجه میکنین. یکی از بهترین راهها برای ارتباط با مخاطبتون شبکه‌های اجتماعیه. میتونین از پلتفرمهایی مثِ فیسبوک یا توئیتر برای معرفیِ اپیزودهای جدید یا اعلانیه‌های خاص استفاده کنین. حتی میتونین پشتِ صحنه‌ی ضبطِ پادکستها رو هم نمایش بدین. دریافتِ بازخورد روی اپیزودهایی که تا حالا ساختینم یکی دیگه از کاربردهای این شبکه هاست.
-------------------------------------
اگه خلاق باشین و پشتکار داشته باشین، میتونین از پادکستهاتون پولم دربیارین.
بعد از انتشارِ پادکست، خیال نکنین که دیگه سیلِ پوله که به سمتتون سرازیر میشه. نه. واقعیت اینه که کسبِ شهرت و ثروت توی دنیای پادکستها اونقدرا هم ساده نیست. پادکستی که تازگیا ساختین قرار نیست پولِ خریدِ یکی از جزایرِ کارائیبو تو حسابتون بریزه. با این حال راههایی هست که میتونین با پادکستهاتون سرمایه‌گذاری کنین و حتی پادکست‌سازی رو به حرفه‌ی اصلی‌تون تبدیل کنین.
یکی از بهترین راهها برای کسبِ درآمد، به خصوص توی روزای اولِ پادکست‌سازی‌تون، استفاده از کمک‌های مردمیه. پلتفرمهایی مثِ کیک‌ستارتر (Kickstarter) یا ایندی‌گوگو (Indiegogo) بهتون این امکانو میدن تا مستقیماً از طرفداراتون درخواستِ پول کنین. یه راهِ خوبِ دیگه، در معرضِ عموم قرار دادنِ پروژه‌هاتونه. پلتفرمهایی مثِ پاترئون (Patreon) به شنونده‌هاتون این امکانو میدن تا توی ساختِ پادکستهاتون سهیم بشن و نم‌نمک هزینه‌ی پروژه‌هاتونو تأمین کنن. یکی از مزایای کمکهای مردمی اینه که باعث میشه همزمان با مخاطباتون هم ارتباط برقرار کنین. از جمله معایبش هم اینه که وقت و انرژیِ زیادی میگیره.
اگه بتونین مخاطب برای خودتون جمع کنین، میتونین به برند شدن و فروشِ کارهاتون و حتی برگزاریِ اجراهای زنده و پولساز فکر کنین. اما قبل از اینکه بی‌گدار به آب بزنین، بد نیست یه سروگوشی آب بدین و توی یکی دوتا جشنواره‌ی پادکست‌سازی شرکت کنین. این کار یه تجربه‌ی ارزشمند از اجرای زنده در اختیارتون قرار میده، بدونِ اینکه مجبور باشین ریسکِ مالیِ رزروِ تئاترو به جون بخرین.
در حال حاضر پردرآمدترین و رایج‌ترین راه برای کسبِ پول از پادکست، استفاده از تبلیغاته. با استفاده از تبلیغاتِ اصطلاحاً دینامیک میتونین کاری کنین که آگهی های تبلیغاتیِ جدید به صورتِ اتومات لابه‌لای پادکستتون پخش بشن. آژانسهای تبلیغاتی نقشِ واسطه رو بینِ پادکست‌سازها و برندهای تبلیغاتی ایفا میکنن و سرِ یه مبلغِ منصفانه مذاکره میکنن. مبلغی که گیرِ شما میاد بستگی به میزانِ مخاطبتون و زمانی داره که به تبلیغات اختصاص میدین. پول‌سازترین پادکستها اونایی‌ان که محتواشون جوری طراحی شده که در جهتِ تبلیغِ محصولاتِ تجاری باشه. البته نکته‌ی خیلی مهم اینه که همیشه مرزِ بینِ محتوای خودتون و محتوای تبلیغاتی رو رعایت کنین تا به اصالتِ محتوای خودتون خدشه وارد نشه. ضمناً باید محصولی که برای تبلیغ انتخاب میکنین با محتوای پادکستتون سازگاری و تناسب داشته باشه.
بذارین روراست باشیم. شما احتمالاً هیچ وقت با ساختِ پادکست نتونین جزیره‌ی رؤیایی‌تون رو بخرین. ولی برادرانِ مک‌الروی بعد از هشت سال کار توی این صنعت، تونستن از شغلای روزمره‌شون بیرون بیان و به کاری بپردازن که واقعاً عاشقش بودن. و این خیلی باارزشه.


خلاصه صوتی کتاب همه پادکست دارند، جز شما

برای دسترسی دائمی به خلاصه صوتی کتاب همه پادکست دارند، جز شما و تمام 365 کتاب‌ (از طریق اپلیکیشن و کانال تلگرام)، کافیه یک بار اشتراک 365 بوک رو دریافت کنید. این کتاب‌ها به شما کمک میکنن در تمام زمینه‌های زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کنید و روز به روز پیشرفت کنید.
پیشنهاد ما اینه که از زمان‌های مرده (موقع رانندگی، آشپزی و ...) استفاده کنید و روزی به یک خلاصه کتاب گوش کنید.
راستی، ما برای خلاصه صوتی مجموعه 365 کتاب‌ خودمون، یک مبلغ کوچیک دریافت می‌کنیم که صرف هزینه‌های 365 بوک میشه و به معنای حمایت شما از این پروژه هست.

خلاصه کتاب های مشابه « کتاب همه پادکست دارند، جز شما »

دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...