خلاصه رایگان
کتاب دلبسته
نویسنده: امیر لوین و ریچل هلر
دسته بندی: کتاب های توسعه فردی کتاب های ایجاد تغییر کتاب های روانشناسیتوی این خلاصهکتاب دربارهی راههای بهبود روابط صحبت میکنیم. این کتاب، دلبستگیِ بزرگسالان رو از منظرِ علمی بررسی کرده و بر همین اساس، یه بینشِ کاربردی و علمی به شما میده تا توی زندگی ازش استفاده کنید، چه برای کسایی که همین الآن توی رابطهان چه اونایی که همچنان دارن دنبالِ عشقشون میگردن. ضمناً توصیهها و ترفندهایی هم برای پیدا کردنِ یه شریکِ عاطفیِ دلخواه بهتون میده.
خلاصه متنی رایگان کتاب دلبسته
چشماتون رو بشورین و جورِ دیگری به روابطتون نگاه کنین
تاحالا براتون پیش اومده رابطهتون با یه شخصِ خاص زیادی صمیمی بشه و شما احساسِ ناراحتی کنین؟ چرا اینجوریه؟ چرا وقتی واردِ یه رابطه میشیم این همه احساسِ ناامنی و اضطراب میکنیم؟
«دلبسته» کتابیه که جوابِ این سؤالا و خیلی سؤالای دیگه رو بهتون میده.
توی این پادکست، ما پایههای علمیِ روابطِ رمانتیکو کشف میکنیم و ریشههای اونو توی سیرِ تکاملیمون جستوجو میکنیم. به علاوه، از مفهومی به اسمِ «سبکهای مختلفِ دلبستگی» صحبت میکنیم که بر اساسِ اون، آدمای مختلف دنبالِ انواعِ مختلفی از روابط میرن.
وقتی که فهمیدیم چرا آدما توی روابطشون یه سری رفتارهای مشخص دارن، اونوقته که میتونیم توی روابطِ شخصیمون مشکلاتو بهتر مدیریت کنیم و به دانشی مجهز بشیم که برای یه رابطهی موفق واقعاً لازمه.
اگه میخواین بدونین که:
بودن توی یه رابطهی خاص چطور میتونه ما رو مریض کنه؛
چیکار کنیم وقتی شخصِ دلخواهِ ما هنوز هیچ حرکتی نزده؛
و
ما چقدر واقعاً روی کیفیتِ روابطمون کنترل داریم؛
تا آخر با ما همراه باشین.
---------------------------
همهی آدما برای داشتنِ یه زندگیِ سالم و شاد نیاز به دلبستگی دارن
یه احساسِ زیرپوستی هست که همهی ما وقتی محبوبمون یه مدت ازش خبری نمیشه احساسش میکنیم. یه جور حسِ تشویش. چی باعثِ این حس میشه؟
دلیلِ این تشویش، حسِ دلبستگی به یه شخصِ دیگهست.
اصلاً این دلبستگی دقیقاً چی هست؟
دلبستگی یه پیوندِ محکمه بینِ دو نفر، پیوندی که تا مدتها باقی میمونه و باعث میشه به ادامهی ارتباط با همدیگه احساسِ نیاز کنیم. این حس میتونه در قالبِ رابطهی مادر و فرزند خودشو نشون بده، یا در قالبِ یه رابطهی رمانتیک بینِ دو بزرگسال.
جالب اینجاست که شکلگیریِ این پیوند فایدههای متعددی داره. داشتنِ یه رابطهی فردی با یه شخصِ دیگه به ما یه پایگاهِ عاطفیِ امن میده و بعد کمکمون میکنه حتی توی موقعیتهای پُرتنش هم آروم بمونیم.
اینکه بتونید وسطِ استرسها دستِ عشقتون رو بگیرین بهتون حسِ حمایت میده، چون میدونین که این شخصِ خاص توی مشکلات بهتون کمک میکنه. این رابطه حتی آزاردهندهترین موقعیتها رو برامون قابلِ تحمل میکنه.
توی یه پژوهش که هدفش کشفِ آثارِ شفابخشِ دلبستگی بود این مسأله ثابت شد. توی این آزمایش، شرکتکنندههای زنو توی یه شرایطِ پراسترس قرار دادن، اما به بعضی از شرکتکنندهها این فرصتو دادن تا دستِ همسر یا محبوبشون رو بگیرن.
محققا متوجه شدن که وقتی شرکتکنندهای دستِ محبوبشو میگرفت، هیپوتالاموسِ مغزش که وظیفهی احساسِ فشارهای عاطفی رو داره، فعالیتش کمتر از زمانی میشد که این شرکتکننده مجبور بود به تنهایی شرایطِ استرسزا رو تحمل کنه.
برعکس، اونایی که دلبستهی کسی نیستن بیشتر در معرضِ نارضایتی و بیماریهای جدی قرار دارن.
ماها زمانی که توی یه رابطهی ناخوشایند قرار بگیریم نه فقط از لحاظِ عاطفی، بلکه از نظرِ جسمی هم اذیت میشیم.
مثلاً اگه شما از ازدواجتون ناراضی باشین، حضورِ شریکِ زندگیتون بدتر باعثِ بالارفتنِ فشارِ خونتون میشه، چون وقتی پیشِ شماست احساسِ عذاب میکنین. مادامی که نزدیکش هستین، فشارِ خونتون بالا میمونه، و این نهایتاً میتونه منجر به مشکلاتِ جسمیِ جدی بشه، از جمله بیماریهای قلبی.
---------------------------------------------
نیاز به دلبستگی توی ژنِ ماست و تجربههای زندگیمونم روش تأثیرگذارن.
اگه تاحالا توی رابطهای بوده باشین میدونین که هرازچندگاهی طرفِ مقابل رو اعصابِ آدم راه میره. اما با همهی اینها، ما هنوزم عاشقشیم و لحظه شماری میکنیم تا عشقمون تلافی بشه.
واقعاً چرا؟ این دلبستگی از کجا میاد؟
همهش زیرِ سرِ ژنهای ماست. تکامل ما رو جوری برنامهریزی کرده تا رابطه برقرار کنیم. راستش، از همون دورانِ جنینی هم ما شیفتهی دلبستگیایم. این به اون دلیل نیست که کسی بهمون گفته باشه رابطه چیزِ لذتبخشیه. میلِ ما به دلبستگی ریشه در ژنهای ما داره.
اگه این مِیلو ریشهیابی کنیم، به گذشتههای دور میرسیم، زمانی که اجدادِ ما یاد گرفتن که اعتماد به همدیگه تنها راهِ بقا توی این زندگیِ سخت و پرخطره.
فقط کسایی میتونستن نسلشونو ادامه بدن که همسرِ قابلِ اتکایی پیدا میکردن، و ژنهاشونو به فرزنداشونم منتقل میکردن تا اونا هم بتونن جفتهای قابلِ اتکا برا خودشون پیدا کنن.
ضمناً تجربیاتِ زندگی هم میتونه به این میلِ ژنتیکییی که به دلبستگی داریم دامن بزنه.
نحوهی رفتارِ والدین با بچهها نگرشِ اونا به رابطه رو شکل میده. مثلاً وقتی والدین با بچههای خودشون ارتباطِ ایمن برقرار میکنن، یعنی به اندازهی کافی به اونا توجه میکنن و به نیازهای مختلفشون پاسخِ متناسب میدن، احتمالاً بچههاشونم توی بزرگسالی روابطِ ایمن و محکمی خواهند داشت.
البته این به این معنا نیست که ناتوانیِ فرزندان در ایجادِ روابطِ پایدار حتماً تقصیرِ پدرومادرشونه.
یکی دیگه از چیزایی که روی دلبستگیِ ما تأثیر میذاره، روابطیه که بعدها توی زندگی تجربه میکنیم. داشتنِ یه رابطهی رمانتیکِ پردردسر توی بزرگسالی هم میتونه دیدگاهِ شما رو به رابطه تحتِ تأثیر قرار بده، و در نتیجه به روابطِ بعدیِ شما هم لطمه بزنه.
حالا که دونستیم نیازِ ما به برقراریِ رابطه از کجا آب میخوره، بهتره ببینیم هرکدوم از رفتارهایی که توی رابطه از خودمون نشون میدیم، از کدوم نیاِزهای ما ناشی میشه.
---------------------------------
کسایی که سبکِ دلبستگیِ اضطرابی دارن، نیاز به صمیمیت دارن و معمولاً توی رابطه دلشون شور میزنه.
همونطور که گفتیم، همهی ما نیازِ شدید به دلبستن داریم. با این حال، همهی ما به یک شکل این دلبستگی رو تجربه نمیکنیم. دیدگاههای ما به رابطه با هم فرق میکنه، و همینطور انتظاراتمون از رابطه.
این تفاوتها کمک میکنه تا انسانها رو بر اساسِ سبکهای مختلفِ دلبستگیشون طبقهبندی کنیم تا بتونیم رفتارهایی که توی موقعیتهای رمانتیک از خودشون نشون میدنو پیشبینی کنیم. اولین سبک، سبکِ دلبستگیِ اضطرابیه.
آدمای اضطرابی تمامِ فکر و ذکرشون رابطهایه که دارن و همیشه نگرانِ اینن که مبادا محبوبشون اونا رو زیاد دوست نداشته باشه.
فرض کنین شما دلتون برا محبوبتون تنگ شده و وقتی سرِ کاره بهش زنگ میزنین. اما به جای اینکه صدای اونو از پشتِ تلفن بشنوین، صدای بوقِ اشغالو میشنوین که یعنی تماستونو رد کرده.
شما عصبی و نگران میشین. با خودتون میگین: نکنه دیگه دوستم نداره! نیم ساعت بعد، خوب که خونِ دل خوردین، یهو بهتون زنگ میزنه و معذرتخواهی میکنه و میگه توی جلسه بوده و نمیتونسته تلفنشو جواب بده.
آیا شما یا محبوبتون همچین رفتارایی دارین؟ اگه اینطوریه، یکیتون سبکِ دلبستگیِ اضطرابی داره. مشخصهی این سبک اینه که شما نیاز دارین همیشه به طرفِ مقابلتون دسترسی داشته باشین و معمولاً رفتارهای اونو به خودتون میگیرین.
اگه سبکِ شما اینه، باید کسی رو پیدا کنین که از لحاظِ عاطفی اونقدر قوی باشه که بتونه برای شما امنیتِ عاطفی به ارمغان بیاره. اگه با کسی آشنا بشین که نمیتونه نیازهای شما رو برآورده کنه، این رابطه به سوهانِ روحتون تبدیل میشه.
شما باید دنبالِ کسی باشین که بتونه و مایل باشه نیازِ شما به دسترسیِ دائمو برآورده کنه. برقراریِ رابطه با کسی که سبکِ دلبستگیِ ایمن داره، یعنی از صمیمی شدن احساسِ خوبی میکنه، باعث میشه شما عمیقاً احساس کنید یکی عاشقِ شماست و درکتون میکنه. این افراد نیازهای شما رو میفهمن و بنابراین، همیشه مایلن تا با شما دربارهی نگرانیهاتون صحبت کنن.
===========================
سبکِ دلبستگیِ اجتنابی متعلق به افرادیه که توی رابطه دنبالِ استقلالن.
تصور کنین توی رابطه ای قرار دارین که به شدت احساسِ محدودیت میکنین. طرفِ مقابلتون بیش از حد آویزونِ شماست، و شما نمیفهمین چرا یه نفر باید اینقدر به یه نفر دیگه وابسته باشه.
آیا این احساس برای شما آشناست؟ اگه آره، احتمالاً شما به سبکی دلبستگیِ اجتنابی تعلق داشته باشین.
شخصِ اجتنابی کسیه که تلاش میکنه استقلالِ خودشو در حینِ رابطه حفظ کنه. افرادی که سبکِ دلبستگیِ اجتنابی دارن، سعی میکنن زیاد به کسی نزدیک نشن، چون میترسن این کار استقلالِ اونا رو به خطر بندازه.
این آدما براشون سخته احساساتِ دیگرانو بفهمن، برا همین حفظِ رابطه با این افراد یه خرده سخته.
با این حال، همونطور که قبلاً یاد گرفتیم، «همه»ی ما نیاز به دلبستن داریم. آدمای اجتنابی هم این نیازو دارن، فقط اونو به شکلِ متفاوتی ابراز میکنن.
توی روابط، اونا اغلب دنبالِ نیمهی گمشدهی رؤیاهاشون میگردن. از اونجایی که براشون مشکله به خاطرِ نیازها و شخصیتِ طرفِ مقابل، از رؤیاهای خودشون کوتاه بیان، یه ایدهآل ازشریکِ زندگی توی ذهنشون دارن و فقط دنبالِ همونن.
این باعث میشه افرادِ اجتنابی معمولاً دنبالِ ایرادهای کوچیک توی طرفِ مقابلشون باشن تا به این بهونه از اونا فاصله بگیرن و همچنان در انتظارِ نیمهی گمشدهشون به سر ببرن. این بهونهها میتونه هورت کشیدنِ قهوه باشه یا حتی عطسه کردن با صدای بلند.
آدمایی که سبکِ دلبستگیشون اجتنابیه، برای اینکه روابطشون ثمربخش باشه، باید نهایتِ تلاششونو بکنن تا به طرفِ مقابلشون با دیدِ مثبتتری نگاه کنن.
به عنوانِ مثال، وقتی رابطه به مشکل میخوره، شخصیتهای اجتنابی معمولاً بلافاصله دیگرانو سرزنش میکنن، که این کار فشارِ خیلی زیادی رو به شریکشون تحمیل میکنه.
ولی مادامی که خودِ شخصِ اجتنابی مایل باشه کاری برای رابطه انجام بده، میشه از این وضع پیشگیری کرد. فقط کافیه با دیدِ مثبتتری به یارش نگاه کنه و اونو ریشهی مشکلات نبینه.
بهترین راه برای این کار اینه که اولاً در درونِ خودش به دنبالِ ریشهی اختلافات بگرده، و بعد، سعی کنه به اون مشکل از زاویهدیدِ طرفِ مقابلش نگاه کنه.
----------------------------------
سبکِ دلبستگیِ ایمن با جریانِ آب پیش میره و رایجترین سبکه
توی بحثِ روابط، اکثرِ ما دوست نداریم ناامید بشیم، دوست داریم یارِ دلخواهمون رو پیدا کنیم، شخصی که هروقت احساسِ محدودیت کردیم، بهمون فضا بده و هروقت احساسِ تنهایی کردیم بیاد تنگِ دلمون بشینه.
باور کنید یا نه، همچین آدمی فقط مال افسانههای پریان نیست! این آدما واقعاً وجود دارن، و به سبکِ دلبستگیِ ایمن تعلق دارن.
سبکِ دلبستگیِ ایمن مربوط به افرادیه که با صمیمیت و نزدیکی مشکلی ندارن.
سبکای دیگهی دلبستگی یا با وابستگیِ بیش از حد مشکل داشتن یا با استقلالِ بیش از حد. اما آدمای ایمن خیلی جوشِ این چیزا رو نمیزنن. اونا میتونن نگاهِ طرفو بخونن و نیازهای اونو بفهمن، بدونِ اینکه مثلِ افرادِ اضطرابی زیادی نگران باشن یا مثلِ افرادِ اجتنابی زیادی بیتفاوت.
راستش، بودن با یه شریکِ عاطفیِ ایمن بهترین نشونهست برای داشتنِ یه رابطهی رضایتبخش.
وقتی هر دو طرفِ رابطه سبکِ دلبستگیِ ایمن داشته باشن، به ندرت به مشکل میخورن. طبیعی هم هست، این سبک مزایای زیادی داره. حتی اگه یکی از طرفینِ رابطه سبکِ دلبستگیِ ایمن داشته باشه، همون یه نفر میتونه مشکلاتی که ناشی از سبکِ متفاوتِ طرفِ مقابلش هستو التیام بده و کیفیتِ رابطه رو بالا ببره.
مثلاً فرض کنید پشتِ میز نشستین و کوهی از کار رو سرتون ریخته، ولی زمانِ کافی برای انجامشون ندارین. لحظه به لحظه نگرانیتون بیشتر میشه که یهو نامزد یا همسرتون واردِ اتاق میشه و حالتونو میپرسه. ولی شما به جای اینکه مشکلتونو براش توضیح بدین، بابتِ اینکه حواستونو از روی کار پرت کرده، بهش میتوپین.
ولی از اونجا که اون، سبکِ دلبستگیش ایمنه، حرفای تندتونو به دل نمیگیره، بلکه درک میکنه که شما فعلاً دلودماغِ حرف زدن ندارین. اون وجناتِ شما رو میخونه و خیلی راحت راهی برای کمک به شما پیدا میکنه، مثلاً تشویقتون میکنه و میگه: «تو میتونی انجامش بدی!»
حالا که همه چیزو دربارهی سبکهای دلبستگیِ مختلف و ویژگیهای هرکدوم فهمیدین، توی این قسمتهای پایانی بهتون یاد میدیم چطور این اطلاعاتو برای ایجادِ یه رابطهی رضایتبخش بهکاربگیرین.
----------------------------------------
مکالمهی سازنده، رمزِ پیدا کردنِ بهترین شریکِ عاطفی و حفظِ رابطهست.
هیچ دوتا رابطهای از همه نظر شبیهِ هم نیستن. هر رابطهای نقاطِ ضعف و قوتی داره. چطور میتونین شادی و رضایتو توی رابطهی خودتون تضمین کنین؟
پاسخِ این سؤال سادهست: مکالمهی سازنده. بدونِ شک، ابرازِ مستقیمِ نیازها و دغدغههاتون باعث میشه خیلی راحتتر بفهمین که آیا این شخصِ خاص مناسبِ شما هست یا نه.
متأسفانه وقتی شما با کسی که به خوبی نمیشناسید رابطه برقرار میکنین، تفسیرِ پیامهایی که به شما میفرسته کارِ سختیه.
مثلا فرض کنین با نامزدِ احتمالیتون چندبار قرارِ ملاقات گذاشتین ولی اون هنوز هیچ قدمی پیش نذاشته. خیلی از آدما تو این موقعیت نگران میشن و نمیدونن باید منتظر بمونن طرفِ مقابل کاری انجام بده یا اینکه خودشون باید پیشقدم بشن؟
اینجور مواقع، به جای نگران شدن، بهتره خیلی راحت موضوعو پیش بکشیم. هرچند ممکنه نگرانِ این باشین که نکنه این کار شما رو بیش از حد نیازمند نشون بده، ولی برای اینکه نگرشِ اونو به این رابطه بدونید، بهترین راهه.
حتی اگه شخصِ مقابل اونجوری که شما انتظارشو دارین واکنش نشون نداد، لااقل انتظاراتِ هر دو طرف مشخص میشه دیگه. اگه کسی رو پیدا کردین که واقعاً دوستش دارین، بهترین راه اینه که همین الآن نیازها و نگرانیهاتونو رک و روراست باهاش درمیون بذارین، البته اگه میخواین رابطهتون ادامه پیدا کنه.
با این وجود، مکالمهی سازنده الزاماً به این معنی نیست که همین اولِ راهی کوچیکترین مشکلات یا دغدغههاتونو مطرح کنین. نه. هدف اینه که راهی پیدا کنین تا مطمئن بشین نگرانیهاتون قرار نیست از اینی که هست بیشتر بشه.
رازِ مکالمهی سازنده اینه که دربارهی مشکلتون صراحت داشته باشین و همه چیو گردنِ طرفِ مقابلتون نندازین.
مثلاً به جای اینکه بگین: «متأسفم برات که هنوز داری راجع به دوستدخترِ سابقت حرف میزنی»، شاید بهتر باشه بگین: «حرف زدن دربارهی دوستدخترِ سابقت منو ناراحت و معذب میکنه. من الان نیاز دارم که بدونم تو با من خوشحالی.»
وقتی نگرانیهاتونو بدونِ سرزنش کردن به زبون بیارین، خیالتون راحت میشه که شخصِ مقابل شما رو بهتر درک میکنه.
---------------------------------
اطلاع از نحوهی حلوفصلِ اختلافات باعثِ بهبودِ رابطه میشه
متأسفانه بگومگو و مناقشه توی هر رابطهای وجود داره. ولی واقعاً فکر میکنید جنگیدن با محبوبتون میتونه شما رو شادتر کنه؟
برای داشتنِ یه رابطهی رضایتبخش، چقدر مخالف بودن با شریکتون مهم نیست، چجوری مخالفت کردن مهمه.
یه چندتا نکته هست که هروقت با زوجتون بگومگو داشتین باید یادتون باشه.
اول اینکه اصلاً بحثا رو با هم قاطی نکنین. مثلاً جروبحث بر سرِ اینکه کی باید خریدای خونه رو انجام بده نباید تبدیل به یه بحثِ دیگه بشه، مثلاً الآن نوبتِ کیه که ظرفا رو بشوره. محدود کردنِ حیطهی بحث به یه موضوعِ خاص، از شدت گرفتنِ بحث جلوگیری میکنه.
دوم اینکه رضایتِ طرفِ مقابلتون هم باید براتون مهم باشه. یه راهش اینه که توی مسائلِ موردِ اختلاف به یه توافقِ خوب برسین جوری که هر دو طرف راضی باشن.
مثلاً فرض کنین شما و همسرتون سرِ برنامهی تعطیلات با هم اختلاف دارین. شما دوست دارین حولهتونو بردارین و بازم برین لبِ دریا، ولی همسرتون دوست نداره تمامِ روزو لبِ ساحل باشه.
خب چه کاریه؟ میتونین توافق کنین با هم! یه توافقِ خوب. مثلاً میتونین مقصدی رو انتخاب کنین که هم به استراحتتون کنارِ ساحل برسین و هم از جاذبههای گردشگریش دیدن کنین.
ضمناً یادتون باشه این بگومگوها عملاً باعثِ تحکیمِ دلبستگی بینِ مرد و زن میشه. پیش کشیدنِ مشکلی که مدتیه شما رو آزار میده چشمِ شریکتون رو به دنیای شما باز میکنه.
البته ممکنه خودِ شما فکر کنید مشکلاتتون خیلی واضحه، خودش خوب میدونه که هیچوقت آشغالا رو بیرون نمیبره، ولی باور کنین همسرِ شما ذهنِ شما رو نمیتونه بخونه!
بعد از اینکه دربارهی علتِ ناراحتیتون باهاش صحبت کردین، از اینکه بالاخره تونستین این موضوعو مطرح کنین احساسِ سبکی میکنین. اونم از اینکه دیگه مجبور نیست انتظارات و خواستههای شما رو حدس بزنه خوشحال میشه.
خلاصه اینکه هر دو طرف از حلِ مناقشه نفع میبرن.
--------------------------------------------
وقتتونو با کسی که نمیتونه نیازهای شما رو توی رابطه برآورده کنه تلف نکنین
یه نگاه به تمامِ فیلمای عاشقانهی هالیوودی که تا الآن دیدین بندازین! همهی اونا داستانشون یکیه: دختر و پسر به هم میرسن و تا آخرِ عمر با هم به خوبی و خوشی زندگی میکنن، اصلاً هم مهم نیست چقدر نیازهاشون با هم فرق میکنه! پیامِ این داستانها هم واضحه: عشقِ واقعی این قدرتو داره تا تمامِ مشکلاتو از سرِ راه برداره.
ولی دنیای واقعی اصلاً اینجوری نیست.
شخصی که متعلق به سبکِ اضطرابیه، نمیتونه با یه نفر از سبکِ اجتنابی زندگی کنه.
درسته که عشق مهمترین لازمهی یه رابطهی بلندمدته، ولی اینو هم خوب میدونیم که هیچ کس نیازهاش با اونیکی یکسان نیست.
وقتی یه نفر که نیازِ مبرم به صمیمیت داره عاشقِ کسی میشه که سبکِ اجتنابی داره، به احتمالِ زیاد رابطهای که این وسط شکل میگیره مثلِ ترن هوایی میشه. پر از بالا و پایین.
نگرشهای متفاوتِ دوطرف به صمیمیت، رابطهی اونا رو شدیداً تحتِ فشار قرار میده، چون این نگرشهای متفاوت با مسائلِ بزرگتری گره میخوره، مثلِ اینکه ازدواج بکنیم یا نه، بچه بیاریم یا نه. افرادِ اضطرابی معمولاً پاسخشون مثبته، در حالی که افرادِ اجتنابی غالباً از این چیزا اجتناب میکنن.
اگه شما سرِ اینجور تصمیماتِ بزرگ اختلاف دارین، دیگه تقریباً غیرممکنه توافقی حاصل کنین که به ادامهی رابطهتون کمک کنه.
مهمترین رازِ یه رابطهی رضایتبخش پیدا کردنِ فردیه که بتونه پاسخگوی نیازهای شما باشه.
صرف نظر از اینکه سبکِ دلبستگیتون چیه، یه راهِ ساده هست تا مطمئن بشین کسیو پیدا میکنن که میتونین باهاش یه رابطهی رضایتبخش شکل بدین. همونطور که قبلاً هم دیدیم، اون راه چیزی نیست جز مکالمهی سازنده.
دونستنِ اینکه شریکِ زندگیتون توی رابطه چی میخواد، و اینکه اونم بدونه شما توی این رابطه چی میخواین، از هر چیزی مهمتره.
با این حال، اگه شما واقعاً احساسِ رضایت نمیکنین، پس بهتره وقتتونو بابتِ چیزایی که قابلِ حل نیستن هدر ندین. بعضی اوقات بهترین راه پذیرشِ اینه که نیازها و خواستههای شما با نیازها و خواستههای طرفِ مقابلتون همسو نیست، و بنابراین بهتره دنبالِ کسی برین که انتظاراتش با انتظاراتِ شما هماهنگتر باشه.
اینجوری میشه یه رابطهی شاد و رضایتبخش داشت.
خلاصه صوتی کتاب دلبسته
برای دسترسی دائمی به خلاصه صوتی کتاب دلبسته و تمام 365 کتاب (از طریق اپلیکیشن و کانال تلگرام)، کافیه یک بار اشتراک 365 بوک رو دریافت کنید. این کتابها به شما کمک میکنن در تمام زمینههای زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کنید و روز به روز پیشرفت کنید.پیشنهاد ما اینه که از زمانهای مرده (موقع رانندگی، آشپزی و ...) استفاده کنید و روزی به یک خلاصه کتاب گوش کنید.
راستی، ما برای خلاصه صوتی مجموعه 365 کتاب خودمون، یک مبلغ کوچیک دریافت میکنیم که صرف هزینههای 365 بوک میشه و به معنای حمایت شما از این پروژه هست.
دیدگاه خود را بنویسید